تاريخ : چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:, | 17:50 | نویسنده : meysam moradi

روستای فرزیان

تاريخ : چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:, | 17:49 | نویسنده : meysam moradi

 

 

 

آقا دانیال

 

 

 

روستای فرزیان

تاريخ : دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:, | 1:36 | نویسنده : meysam moradi

 

روستای فرزیان

تاريخ : چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:, | 4:29 | نویسنده : meysam moradi

سيستمهای آبياری تحت فشار

 

(سيستم هاي قطره اي) ، ( آبياری بارانی)
 

 

مقدمه

 

كشور ايران از نظرموقعيت استراتژيكي  و اقليمي يكي از كشورهاي بي نظير در كره زمين است با وسعتي برابر 1648000 كيلومتر مربع از شمال تا جنوب واز شرق تا غرب داراي آب و هواي متغير با اقليم هاي متفاوت است . در كشوري با اين همه نعمات خداداي ،  نبايد فقر يافت شود . در حاليكه معضلات اجتماعي امروز ناشي از عدم بكار گيري نيروها در استفاده از اين نعمات مي باشد .

 

 

از جمعيت 60 ميليوني كشور 17 ميليون دانش آموز و ميليونها دانشجو و متخصص كه هر ساله رقمشان در حال فزوني است ، به صف جويندگان كار مي پيوندند . 24 ميليون نفر از جمعيت كشور در روستاها سكونت دارند كه شرايط بسيار دشوار گذران زندگي كرده و بسياري از آنها در حال مهاجرت به شهر ها مي باشند . آمار رشد جمعيت نشان مي دهد كه ساليانه 5/1  ميليون فقر  به جمعيت كشور اضافه شده ، بطوريكه در سال 2050 ميلادي به 140 ميليون نفر مي رسد  ، با توجه به مراتب بالا  بسيار روشن است كه فوري ترين اقدام جهت بهبود اوضاع شناخت امكانات و ثروتهاي بالقوه جامعه مي باشد ، بنابراين تنها راه ممكن تقدم ، سرما يه گذاري در بخش كشاورزي مي باشد . ميزان آبي كه در حال حاضر هر ساله ا ستحصال شده و در دسترس  ما قرار مي گيرد برابر حدود 90 ميليلرد متر مكعب است كه بيش از 3 درصد كل آبي است كه در سطح جهان استحصال  مي گردد . مفهوم اين ا رقام آن است كه ايران از نظر آب و خاك كشوري ثروتمند است.اما  اراضي زير كشت آبي كشور ايران حدود 5/7 ميليون هكتار يعني كمتر از 5 درصد كل مساحت كشور  است  در حاليكه  ار اضي مستعد كشور براي كشاورزي بين 30 تا 50 ميليون هكتار بر آورد شده بعبارتي مي توان بين 20 تا 30 درصد كل مساحت كشور را زير كشت قرار داد . 
از 88  ميليارد  متر مكعب آب كه هر ساله استحصال مي شود  حدود 83  ميليارد  متر مكعب آن در بخش   كشاورزي  مصرف مي شود كه متاسفا نه 63 ميليارد متر مكعب آن به هدر مي رود . حال مشخص شد چاره كار جلوگيري از به هدر رفتن آب است    تلفات اصلي عمدتاً در داخل مزرعه است كه 70 تا 90 درصد تلفات آب را شامل مي شود .
آبیاری قطره ایدستيابي به راندمان آبياري باراني تا راند مان 70 درصد و راندمان آبياري قطره اي تا 95 درصد است ، يعني در سيستم آبياري باراني تا 20 درصد و در سيستم  آبياري قطره اي تا 5 درصد آب تلف مي شود ، در حاليكه آبياري مزارع به روش سطحي حتي با انجام هزينه هاي گزاف و تسطيح  اراضي  راند مان آ بياري از 50 درصد تجاوز نمي كند و در وضعيت سنتي كه  اكثر اراضي كشور ما بهمين ترتيب آبياري مي شود حتي كمتر از 35 درصد مي باشد . اين بدين معني است كه اگر از روشهاي آبياري باراني و قطره اي استفاده نكنيم 65 درصد آب مزارع  از بين مي رود و با   احتساب آب تلف شده در كانالهاي انتقال ميزان تلفات از 75 درصد  تجاوز  نمي كند . لذا با  استفاده از  سيستمهاي  آ بياري تحت فشار مي توان از  تلفات آب جلوگيري كرد و به  يك  رشد اقتصادي كه بر اساس آن مي توان به يك توسعه پايدار اقتصادي ، اجتماعي دست يافت.Top

 

 

آبیاری قطره ای

 

آبياري قطره اي عبارتست از پخش آهسته آب بر سطح يا زير خاك به صورت قطرات مجزا  ، پيوسته ، جريان باريك يا اسپري ريز از طريق  قطره چكا نها يي كه در طول خط انتقال آب قرار دارند . آبياري قطره اي  داراي  روشها  و مفا هيم متعددي  مانند آبياري دريپ ، آبياري زير بستري ، آبياري فواره اي و آبياري اسپري است .

 

انواع سيستم هاي قطره اي

 

آبياري دريپ :
پخش آهسته آب برسطح خاك به صورت قطرات مجزا يا پيوسته ، يا جريانهاي باريك از حفره هاي ريز آبياري دريپ نام دارد . در بيشتر موارد آبياري دريپ و آبياري تريكل ( قطره اي ) مترادف يكديگر به كار مي روند

آبياري زير بستري :
پخش آهسته آب در زير سطح خاك از قطره چكانهايي با دبي در حدود آبياري دريپ ، آبياري زير بستر نام دارد . اين روش با آبياري زير زميني متداول كه در آن ناحيه ريشه گياه با كنترل سطح ايستابي آ بياري مي شود متفاوت است و نبايد اشتباه گرفته شود

آبياري فواره اي ( بابلر ) :
پخش آب بر سطح خاك به صورت جريان با ريك يا فواره از سوراخي با دبي بيشتر از آبدهي آبياري دريپ يا زير بستري آما معمولاً كمتر از 1 گالن بر دقيقه ، آبياري فواره اي نا ميده مي شود . دبي قطره چكان در اين آبياري از سرعت نفوذ نهايي خاك بيشتر است و ايجاد يك حوضچه براي نگهداري يا كنترل پخش آب ضروري مي باشد .

آبياري اسپري :
پخش آب بوسيله يك اسپري يا مه پاش كوچك بر سطح خاك به آبياري اسپري معروف است . در اين روش هوا در پخش آب نقش اساسي را بعهده دارد در حاليكه در روشهاي دريپ ، فواره اي و زير بستري ، خاك عامل اصلي محسوب مي گردد .Top

 

طرز كار كلي سيستم قطره اي :

در آبياري قطره اي آب از يك شبكه لوله كم فشار به صورت يك الگوي از قبل تعيين شده ، پخش مي گردد . وسيله خروج آب به خاك « قطره چكان « نام دارد . قطره چكا نها از طريق يك نازل باريك يا مسير جريان طويل ، فشار موجود در شبكه لوله را كاهش مي دهند و موجب كاهش دبي تخليه تا حدود ليتر بر ساعت مي شوند . آبیاری قطره ای
آب بعد از خروج از قطره چكان توسط نيروها ي كاپيلارتي و ثقل در نيمرخ خاك جريان مي يابد ، بنابراين سطحي كه به وسيله هر قطره چكان خيس مي شود با عوامل محدود كننده جريان افقي آب محدود مي گردد . در سيستم هاي قطره اي دور آبياري يك روز و حتي در صورت نياز كمتر امكان پذير است .
براي درختان و تا كها كه گياها ني دا ئمي با فاصله زياد از يكد يگر مي باشند ، قطره چكا نها به صورت واحد هاي ساخته شده مجزا بوده و توسط يك زايده به خط انتقال آب مرسوم به « لوله فرعي قطره جكان « ، « شيلنگ لوله فرعي « يا « لوله فرعي « متصل مي گردند.
برخي قطره چكا نها به صورت لوله هاي اسپا گتي شكل بوده و چند خروجي دارند . اين امر براي افزايش سطح خيس شده با حدا قل افزايش در هزينه است . براي گياهان رديفي كمتر دائمي ما نند گوجه فرنگي ، نيشكر و تو.ت فرنگي ، لوله فرعي و قطره چكا نها را با هم به صورت يك واحد قابل جدا ساختن مي سازند كه يا سوراخهايي به فواصل 9 تا 36 اينچ دارند مانند لوله دو محفظه اي ويا ديواره هاي متخلخلي دارند كه آب ار آنها به بيرون تراوش مي نمايد . در هر دونوع سيستم قطره اي ، لوله هاي فرعي به خط انتقال آب مرسوم به « مانفولد « متصل مي شوند .
Top

محاسن آبيار ي قطره اي :
 

 

آبياري قطره اي آسان ترين راه آب دادن به هر گياه مانند درختان و تاكها ست و كمبود رطوبت خاك را قبل از پيداش مكش بالاتر اثر مصرف آب به وسيله گياه از طريق تبخير و تعرق ، بر طرف مي سازد . يك سيستم آبياري قطره اي به علت كا ربرد موثر آب و نيروي كارگرداراي مزاياي آگرونوميكي ، آگروتكنيكي و اقتصادي منحصر به فرد است . آبیاری قطره ای
صرفه جوئي در ميزان آب و هزينه ها :  آ بياري قطره اي هزينه هاي بهره برداري را كاهش مي دهد و اين مسئله اساسي در اين   روش  جديد  است .  سيستم هاي  قطره اي به آب كمتري  نسبت به ساير سيستم هاي  متداول آبياري نياز  دارد . مثلاً‌ در باغات درختان جوان ، آبياري  با سيستم قطره اي تنها نصف آب مورد  نياز آبياري باراني يا سطحي مصرف مي كند . با مسن تر شدن درختان ، صرفه جوئي در آب با سيستم قطره اي كاهش مي يابد ما هنوز براي بسياري باغداران آبياري موثر با سيستم قطره اي بعلت كمبود و قيمت بالاي آب ، اهميت دارد . هزينه كارگر براي آبياري را مي توان كاهش داد ، زيرا در سيستم قطره اي كافي است كه پخش آب تنظيم گرديده و سيستم به كار انداخته شود . اين تنظيم ها توسط وسايل اتوماتيكي انجام مي گيرد كه نياز به كارگر چنداني ندارد .
  

 

عمليات زراعي آسانتر :
 
 از آنجا كه بيشتر سطح خاك هرگز با آبياري قطره اي خيس نمي شود ، رشد علف هرز كاهش مي يابد . در نتيجه هزينه كارگر و مواد شيميايي براي كنترل علف هرز پائين مي آيد . همچنين چون با آبياري قطره اي خاك كمتري خيس مي شود ، عمليات زراعي ديگر در باغات را مي توان لاينقطع ادامه داد . مثلاً در گياهان رديفي ، فاروهائي كه كارگران روي آنها راه مي روند نسبتاً خشك و محكم باقي مي‌ماند . آبیاری قطره ای
كودها را مي توان در آب آبياري تزريق نمود كه با اين كار نيازي يه نيروي كارگر براي پخش آنها روي زمين نيست . براي اين منظور كودهاي بسيار محلولي در بازار موجود بوده و انواع خديد آنها كودپاشي از طريق سيستم قطره اي را گسترده ساخته است . بعلت كنترل بيشتر روي محل و زمان پخش كود با سيستم قطره اي ، كارايي كود پاشي افزايش يافته است .
 
به كارگيري آ‌ب شور :

 آبياري هاي مكرر رطوبت خاك را در حدي نگهميدارد كه بين دو حالت خيلي خشك و خيلي ترنوسان نمي كند و بيشتر قسمت هاي خاك از هواي كافي برخوردار است . خيس ماندن خاك بين آبياريها ، نمكهاي موجود در محلول را رقيق تر نگه ميدارد . بهمين جهت در سيستم قطره اي مي توان از آب با شوري بيشتري نسبت به ساير روشها ي آبياري استفاده كرد .
مورد استفاده در خاكهاي صخره اي و شيب هاي تند : سيستم هاي آبياري قطره اي را مي توان طوري طراحي كرد كه در هر نوع توپوگرافي به نحو موثر قا بل استفاده باشد . در اراضي صخره اي ، حتي اگر فاصله بين درختان نامنظم و اندازه آنها متفاوت باشد ، مي توان آبياري قطره اي را به نحوي موثر به كار گرفت زيرا آب بسيار نزديك به هر درخت پخش مي شود . Top

 

معايب آبياري قطره اي :
 

هزينه نسبتاً بالا ، گرفتگي قطره چكانها ، ايجاد شوري موضعي و پخش نا منظم و لكه لكه اي رطويت خاك از معايب اصلي سيستم هاي آبياري قطره اي بشمار مي آيند . 

 

 گرفتگي :
چون خروجي فطره چكانها بسيار ريز هستند ، ذرات معدني يا آلي موجب گرفتگي آنها مي شوند . گرفتگي باعث كاهش دبي تخليه ، غير يكنواختي پخش آب و در نتيجه صدمه به گياه مي گردد . در برخي موارد ، ذراتي در آب آبياري موجود است و قبل از ورود به شبكه لوله ها تصفيه نمي شود . در موارد ديگر ، ذرات در داخل خط لوله يا با تبخير آب از روزنه قطره چكانها بين آبياريها وارد آب مي شوند .اكسيد آهن ، كربنات كلسيم و بقاياي جلبك و ميكروبها در بعضي سيستم هاي آبياري تشكيل شده اند . تصفيه شيميائي آب منجر به حذف يا كاهش مشكل گرفتگي قطره چكانها مي گردد . آبیاری قطره ای


يكنواختي :
بيشتر قطره چكانها ي قطره اي داراي فشار سرويس پائيني هستند ( 3 تا 20 پي اس آي ) . اگر مزرعه داراي شيب تندي باشد ، دبي قطره چكان در خلال آبياري تا حدود 50 درصد پيش بيني شده تغيير كرده و بعد از بستن آب ، قطره چكانهاي پائين تر همچنان به تخليه آب ادامه مي دهند . برخي گياهان بيشتر و گياهان ديگر كمتر آب دريافت مي كنند .

شرايط خاك :
بعضي خاكها داراي سرعت نفوذ نهايي كافي براي دريافت دبي تخليه قطره چكانها نبوده و توليد روان آب يا شرايط ماندابي مي نمايند . با دبي تخليه 1 گالن برساعت ، خاك بايستي داراي سرعت نفوذ نهايي 5/0 اينچ بر ساعت باشد تا قطر دايره تر شده در اطراف قطره چكاناز 2 فوت تجاوز نكند . معمولاً خاكهاي شني ، بويژه با لايه بندي افقي اندك ، براي آ بياري قطره اي بسيار مناسب مي باشند . اينگونه لايه بندي براي آبياري قطره اي مفيد است زيرا حركت جانبي آب را افزايش داده و حجم بيشتري از خاك را مرطوب مي سازد . تجربه نشان داده است كه خاكهاي داراي بافت متوسط مناسب آبياري قطره اي بوده ، اما برخي خاكهاي بافت ريز روان آب توليد كرده اند .


تجمع نمك :
نمكها در سطح خاك تجمع يافته و خطر بالقوه اي براي گياه فراهم مي سازد زيرا بارانهاي سبك املاح را به ناحيه ريشه گياه منتقل مي سازد . بنابراين ، وقتي بعد از دوره تجمع نمك باران مي آيد ، آبياري بايستي طبق برنامه ادامه يابد تا به اندازه 5 سانتي متر باران وارد خاك شود و نمكها را از ناحيه ريشه گياه خارج سازد .
در خلال آبياري قطره اي ، نمكها در زير سطح خاك و پيرامون حجم خيس شده خاك با قطره جكان نيز تجمع مي يابد . خشك شدن خاك بين آبياريها موجب حركت معكوس آب خاك و اتنقال نمك از پيرامون ناحيه خيس شده به طرف قطره چكان مي گردد حركت آب بايستي هميشه دور از قطره چكان باشد تا از صدمات ناشي از نمك جلوگيري شود .

خطرات :
اگر حوادث كنترل نشده اي موجب قطع آبياري گردد ، به گياه سريعاً صدمه وارد مي شود . زيرا توان ريشه ها براي گرفتن آب و مواد غذائي به حجم نسبتاً كوچك خاك خيس شده محدود مي گردد . جوندگان لوله هاي فرعي پلي اتيلن را مي جوند براي رفع اين مشكل و كنترل جوندگان ، بايستي از لوله هاي فرعي از جنس پي وي سي استفاده كرد .
با شكستن خط لوله انتقال آب اصلي يا درست كار نكردن سيستم تصفيه ، مقداري مواد زايد وارد آب مي شود . با بروز اين گونه حوادث ، تعداد زيادي از قطره چگانها دچار گرفتگي مي شوند كه بايستي تعمير يا تعويض گردند . Top
آبیاری قطره ای

 


1 ) معرفي سيستم آبياري قطره اي
در اين روش آبياري ، آب با فشار كم (حدود يك اتمسفر ) پس از گذشتن از دستگاه كنترل مركزي ( در صورت نياز توام با كود محلول ) بوسيله لوله هائي كه در سطح زمين پخش شده ، پس از عبور از قطره چكانها يي كه در محل هاي مناسب در مجاورت گياه قرار داده شده اند ، بصورت قطره قطره و بطور ممتد به اندازه نياز گياه به خاك داده ميشود .
 
1 ـ 1  واحد كنترل مركزي
از دستگاههائي تشكيل شده كه آب  پمپاژ شده را پس از تصفيه و افزايش كود ( در صورت لزوم ) و با كنترل دقيق ميزان دبي جريان و تنظيم فشار وارد لوله اصلي شبكه آبياري قطره اي مي نمايد .

 

1 ـ پمپ                                                                                  
2 ـ پايه شير تنظيم فشار                                                                
3 ـ شيرتخليه هوا                                                              
4 ـ شير كنترل                                                                           
5 ـ تانك كود يا دستگاه تزريق كود                                                  
6 ـ شير لوله اصلي                                                                      
7 ـ فشار سنج      
8 ـ صافي
9 ـ دبي سنج
10 ـ لوله اصلي
11 ـ شيرهاي قطعات ( اتوماتيك يا دستي )
12 ـ لوله نيمه اصلي
13 ـ لوله هاي لترال
14 ـ بست ابتدائي
15 ـ شيرهاي شستشو دهنده
16 ـ واحد كنترل

 

وسائل بكار رفته در دستگاه  كنترل مركزي عبارتند از : 
 
الف ـ انواع صافي هاي آب : صافي توري ، صافي سيكلوني ، صلفي شن
ب ـ انواع وسا يل  ا ندازه گيري  ميزان جريان ، شيرهاي خودكار كنترل حجمي ، كنتور آب ، شيرهاي  خودكار كنترل زما ني ، شيرهاي يكطرفه و در سيستم هاي مدرن آبياري وسا ئل بصورت كا مپيوتري جهت كنترل و قطع و وصل شيرهاي آب قطعات آبياري بصورت اتوما تيك و با برنامه ريزي كامپيوتر ي  
ج ـ دستگاه تنظيم كننده فشار 
د ـ شير تخليه هوا 
ه ـ دستگاه تزريق كننده : تانك كود ، جهت مصرف كود Top

 

1 ـ 2 لوله هاي اصلي و لوله هاي نيمه اصلي
اين لوله ها معمولاً از جنس پلي اتيلن يا  P . V . C  يا آزبست مي باشند ، لوله اصلي آبرا از دستگاه كنترل مركزي به لوله هاي نيمه اصلي مي رساند ( اين لوله ها در عمق مناسب در خاك قرار داده مي شوند ) .

1 ـ 3 لوله هاي رابط
جنس اين لوله ها معمولاً‌ از پلي اتيلن و بندرت از  P . V . C   ميباشد كه در عمق مناسبي از خاك قرار گرفته و آب را از لوله هاي نيمه اصلي ( يا اصلي ) گرفته و در لوله هاي فرعي كه در سطح خاك و در امتداد رديفهاي كشت قرار دارند پخش ميكند . 

1 ـ 4 لوله هاي فرعي يا لترالها
اين لوله ها از جنس پلي اتيلن نرم بوده كه قطره چكا نها در محلهاي مناسبي روي آن نصب مي گردد .

1 ـ 5 قطره چكانها
روي لوله هاي فرعي نصب شده اند . نقش اصلي قطره چكا نها شكستن فشار آب داخل لوله فرعي و ريزش آن بصورت قطره قطره روي خاك مي باشد .

1 ـ 6 لوله هاي فرعي قطره چكا ني
در بعضي مواقع نقش لوله هاي فرعي و قطره چكانها در هم ادغام شده و در حقيقت لوله هاي فرعي با سوراخها ئيكه در آن تعبيه مي شود و يا از ماده متخلخلي كه ساخته مي شود نقش قطره چكانها را نيز ايفاء ميكند .

1 ـ 7 بست ابتدائي و انتهائی
بست ابتدا ئي نوعي اتصال پلي اتيلني مي باشد كه لوله فرعي را به لوله رابط وصل مي كند و بست انتهائي انتهاي لوله را مي بندد .

1 ـ 8  اتصالات 
لوله هاي پلي ا تيلن بوسيله جوش و يا اتصا لات مخصوص بهم متصل ميگردد .

1 ـ9  فشار شكن
وسيله اي است كه در صورت نياز براي  كاهش فشار آب در ميسر جريان قرار داده ميشود . فشار شكن داراي مكانيسم مخصوصي است كه افزايش فشار آب بيش از حد مجاز در ورودي خود را كاهش ميدهد ، بطوريكه بعد از فشار شكن فشار آب هميشه ثابت مي ماند .  Top
 

 

ب ـ 2   انواع آرايش قطره چكانها و سطح خيس شده
 

در روش آبياري قطره اي تمام سطح زمين مرطوب نميگردد بلكه درصدي از آن خيس مي شود كه آنرا سطح خيس شده ( P W  ) مي نامند . مقدار  PW   به سطح خيس شده توسط هر نقطه ريزش آب  ( A W  ) ، تعداد نقاط ريزش و آرايش نقاط بستگي دارد .
تعدادنقاط ريزش و انواع آرايش قطره چكانها در روي لوله هاي فرعي
بطور كلي هر چه نقاط ريزش آب ( تعداد قطره چكانها ) بيشتر باشد و قطره چكانها با آرايش مطلوبتري استقرار داده شوند سطح خيس شده ( P W ) ) بيشتر بوده ولي سيستم گرانتر خواهد بود . براي اقتصادي بودن طرح مي توان بجاي استفاده از قطره چكانهاي ساده ( داراي يك نقطه ريزش آب ) از قطره چكانهاي چند شاخه ( داراي چندين نقطه خروج آب ) استفاده كرد .

 

در اينجا پنج نوع استقرار قطره چكان كه تاكنون معمول بوده و بيشتر مورد استفاده قرار ميگردد توصيه ميگردد :

 

ـ  آرايش مستقيم يك رديفه
در اين نوع استقرار براي هر رديف كاشت يك رديف لوله فرعي اختصاص يافته و قطره چكانها با فواصل ( معمولاً مساوي ) روي آن قرار ميگيرند . حاصل كار ايجاد يك نوار مرطوب ( نسبتاً همگن ) در طول رديف كشت خواهد بود . آبیاری قطره ای
اين روش آرايش يك آرايش ساده اي است كه كار گذاري آن براحتي انجام ميگيرد . مخصوصاً اگر از قطره چكانهاي داخل خط  A و يا از لوله هاي فرعي قطره چكاني استفاده سود ، مي توان آنرا براحتي نصب و بسهولت جمع آوري نمود . بطور كلي اين آرايش در كشت هاي رديفي گياهان يكساله كه در آن نياز به ايجاد نوار مرطوب در طول رديف كشت است مناسب و قابل توصيه مي باشد . در باغات با فاصله كشت زياد درختان در روي رديف ، امكان عدم استفاده ريشه از نوار مرطوب شده در فاصله بين درختان  روي رديف وجود دارد ، بنابراين در فاصله كاشت درختان  (  در روي رديف  ) بيش از 6 متراين آرايش توصيه نمي شود .
در اين حالت استفاده از روشهاي آرايشي لوپ ( حلقه اي ) با استفاده از قطره چكانهاي چند شاخه اي در اطراف درخت مورد توصيه است .

 

ـ  آرايش مستقيم دو رديفي
اين آرايش در باغات ميوه مسن ، مخصوصاً موقعيكه نوع درختان كشت شده داراي زيشه هاي توسعه يافته و پراكنده اي است توصيه ميگردد . در اين روش آرايش قطره چكان چنانكه مشاهده ميگردد از دو رديف لوله فرعي و در دو طرف رديف كاشت استفاده مي شود . 
براي كسب حداكثر سطح خيس شده فاصله لوله طرفين رديف كشت بايستي تا حدي زياد باشد كه ميزان  P W  براي فاصله قطره چكانهاي مورد نظر كمتر از 100 % نشود .

 

ـ  آرايش قطره چكانهاي چند شاخه اي
در اين آرايش براي هر رديف از كاشت درختان فقط يك لوله فرعي بكار مي رود ولي بجاي استفاده از قطره چكان ساده ( با يك خروجي آب ) از قطره چكان با چندين خروجي آب استفاده ميشود .
ممكن است براي هر درخت يك عدد قطره چكان كه داراي 6 شاخه خروجي است بكار رود و يا دو عدد قطره چكان با 4 شاخه خروجي و يا سه عدد قطره چكان هر كدام با دو شاخه خروجي مورد استفاده قرار گيرد بهر حال تعداد قطره چكانها و همچنين تعداد شاخه ها قابل تغييراند در اين آرايش بايستي سعي شود نقاط ريزش در بيشترين فاصله ممكن كه سطح خشكي در بينشان ايجاد نگردد قرار داده شود تا يدينوسيله حداكثر سطح خيس شده بدست آيد . در مقايسه با استقرار لوله فرعي دو رديفه اين آرايش ارزانتر مي باشد ولي اشكال عمده آن ثابت كردن نقاط ريزش و مشكلبودن نصب ، جمع آوري و نگهداري اين نوع آرايش است .

 

- آرايش قطره چكانها بصورت زيگزاك
در اين نوع آرايش براي هر رديف يك عدد لوله فرعي قرار داده مي شود ولي در كنار درخت ، لوله دور زده و به ميسر خود ادامه ميدهد . قطره چكانها معمولاً فقط در اطراف درخت استقرار مي يابد .
اين نوع استقرار بدليل مشكلاتي كه در نصب و همچنين جمع آوري و نگهداري  لوله هاي فرعي ايجاد مي نمايد كمتر از ساير روشها كاربرد دارد . Top
 
آبياری بارانی :

در آبياری به روش بارانی ،آب با فشار در داخل يک شبکه لوله کشی شده جريان پيدا کرده و سپس از خروجی هايی که روی اين شبکه تعبيه شده و آبپاش ناميده می شوند خارج می شود. ساختمان آب پاشها طوری است که هنگامی که با فشاراز آن خارج می شود بصورت قطرات ريز و درشت درآمده و مشابه باران در سطح مزرعه ريخته می شود.به همين دليل اِن سيستم آبياری به روش بارانی ناميده می شود.گرچه روش بارانی اساسا برای آبياری مزارع و باغات ابداع گرديد اما از اين روش برای اهداف ديگر هم استفاده می شود که مهمترين آنها عبارتند از:

 

  •    پخش کودهای مايع در سطح مزرعه
  •    برای دفع پساب حاصله از تصفيه خانه های فاضلاب در سطح اراضی
  •    برای آبپاشی روی گياه به منظور حفاظت آنها در مقابل سرما و يخبندان
  •    برای تعوِق انداختن زمان تشکيل غنچه و گل 
  •    برای مرطوب کردن سطح خاک و جلوگيری از فرسايش بادی
  •    برای کمک به جوانه زدن بذرها
  •    برای کنترل محيط وخنک کردن خاک وگياه و هوای اطراف آن

 

 سيستم های آبياری بارانی می توان به انواع :

 

    • جابجا شونده (Portable)
    • نيمه جابجا شونده (Semi-Portable)
    • نيمه ثابت (Semi-permanent)
    • ثابت (Permanent)
    • مجموعه متحرک (Move)
    • مجموعه ثابت (Solid Set)
    • مجموعه متحرک دائم (Continues Move)

 

طبقه بندی کرد

 

 

آبیاری غرقابی:

 

آبیاری غرقابی یا کرتی (Flooding irrigation) : در این روش کرتهائی نسبتاً تراز به شکل مربع یا مربع مستطیل آماده ساخته و آب را از جوی مجاور وارد کرت می کنند که پس از پر شدن کرت، آب را قطع می کنند (بدون فاضلاب) در روش آبیاری کرتی با فاضلاب ، کرتهای طویل و کم عرض ساخته شده و آبی که وارد کرت می شود و پس از پر شدن وارد فاضلاب گردیده و از فاضلاب برای آبیاری کرتهای زیرین استفاده می شود. در آبیاری کرتی خاک، بذر و مواد غذائی در معرض شستشو قرار گرفته و خاک نیز سله می بندد. برای کاهش فرسایش، زمین به صورتی باید تسطیح گردد که شیب آن کم بوده و آب با سرعت در درون کرت جریان نیابد. علاوه بر این چون طوقه و ساقه گیاهان نیز در تماس با آب هستند. ممکن است دچار بعضی از بیماریها شوند. 

 

ابعاد کرت ها به چهار عامل بستگی دارد:

 

• بافت و ساختمان خاک و میزان ماده ی آلی یا به عبارت دیگر مقدار نفوذ پذیری خاک , هر چه نفوذ پذیری بیشتر باشد کرت ها را کوچکتر می گیرند.
• شیب زمین , شیب زیاد باعث کوچک شدن ابعاد کرت ها می شود زیرا اختلاف ارتفاع دو طرف کناری و یا ابتدا و انتهای کرت نباید از حد معینی بیشتر باشد , بنابراین هر چه شیب کمتر باشد ابعاد کرت را بزرگتر می گیرند.
• مقدار آب ورودی به کرت , یعنی حجم جریانی که در واحد زمان از یک مقطع عبور می کند . هر چه مقدار آب ورودی به کرت بیشتر باشد ابعاد کرت را میتوان بزرتر گرفت.
عرض تیغه ی برداشت وسائل مکانیکی, عرض کرت ها باید مضرب صحیحی از تیغه ی جلوی ماشین آلات برداشت باشد تا در امر برداشت محصول مشکلی ایجاد نشود.
از جمله مزایای این آبیاری عبارت است از:
1- بومی ایران است.
2- وقتی آب یا خاک شور است بهتر از روش های دیگر شستشو می دهد.
3- وسائل و ادوات خاصی ندارد.
4- به تخصص و مهارت خاص نیاز ندارد.

 

معایب این روش:

1-تلفات آب زیاد است.
2- مواد غذایی را از خاک خارج می کند.
3- با آب کم نمی توان آبیاری کرد.
4- برای همه ی گیاهان مناسب نیست.
5- نیاز به تسطیح اولیه دارد.
و...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روستای فرزیان

تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, | 23:2 | نویسنده : meysam moradi

 

 

تاج آبــاد،فصل بهار

 

این ناحیه به دلیل داشتن درختان متعدد کاج، به کاج آ باد (به زبان محلی تا جواد)معروف می باشد.

آب این  آبگیر از سرچشمه قنات بالا دست تامین میشود که پس از پر شدن آبگیر جهت آبیاری

اراضی پایین دست مورد استفاده قرار می گیرد.

ولی متاسفانه به دلیل خشک سالی و ریزش قناتها، شاهد منظزه ای عاری از آب و زیبایی هایی که در

گذشته شاهد آن بودیم، هستیم.

 

 

روستای فرزیان

تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, | 22:58 | نویسنده : meysam moradi

 


تاج آبــاد،فصل تابستان

 

روستای فرزیان

تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, | 22:53 | نویسنده : meysam moradi

 

 

تاج آبــاد،فصل پاییز 

روستای فرزیان

تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, | 22:44 | نویسنده : meysam moradi

 

 

 

تاج آبــاد،زمستان  1387

روستای فرزیان

تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, | 22:41 | نویسنده : meysam moradi

روستای فرزیان

تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, | 22:38 | نویسنده : meysam moradi

روستای فرزیان

تاريخ : پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, | 12:53 | نویسنده : meysam moradi

گندم                      

                                                                                    
                                                                                    

English name: Wheat

Scientific name: Triticum aestivum

Family: Graminae




معرفي :



گندم يكي از قديمي ترين و پر ارزش ترين گياهان روي زمين است كه بيش از هر محصول ديگري در دنيا كشت مي‌شود و بيش از هر محصول ديگري تأمين كالري نموده و بيشترين پروتئين را در جيرة غذايي انسان عرضه مي‌كند.


بررسي هاي علمي نشان مي‌دهد كشت گندم از حدود 3000 سال قبل از ميلاد مسيح يعني حدود 5000 سال پيش در مصر رواج داشته است ، طبق مدارك موجود يكي از نباتاتي كه در دنيا كشت مي‌شده گندم مي‌باشد و موطن اصلي گندم آسياي مركزي است.


منطقه ي پيداش آن ابتدا در سوريه و فلسطين بوده و از آنجا به مصر و بين النحرين و سپس به ايران آمده و بعداً از طريق ايران به هندوستان ، چين و روسيه و بالاخره به اروپا رفته و سپس به ساير نقاط دنيا انتقال يافته است . درايران كار اصلاح و هيبريداسيون گندم از سال 1309 در كرج و ورامين شــروع و اولين هيبريد بين دو رقــم به نام « عطايي » و « شاه پسند » براي تهيه ي گندم « شاه پسند زودرس » انجام گرديد.



مقدمه : 



محصول گندم از نظر تولید و سطح زیر کشت سالانه در ایران و جهان در درجه اول اهمیت قرار دارد . سطح زیر کشت گندم دیم در ایران بیش از 4 میلیون هکتار است که بیشترین سطح زیر کشت زمین های زراعی را شامل می شود . بنابراین استقلال غذایی و خود کفایی در تأمین مواد غذایی کشور مستلزم توجه زیاد به زراعت در زمین های دیم است . 

تولید موفق محصوب در زراعت دیم با توجه به میزان رطوبت موجود و وضعیت آب و هوا و مصرف میزان مناسب کود های مورد نیاز امکان پذیر است پس از کمبود بارندگی و رطوبت ، مواد غذایی خاک مهم ترین عوامل موثر در کیفیت و کمیت محصولات زراعی دیم می باشد . مصرف متعادل کودهای شیمیایی باعث رشد مناسب محصول و حفظ ساختمان خاک واصلاح آن می شود . همچنین باعث رعایت مسایل کشاورزی پایدار گردیده و از اتلاف کودهای شیمیایی و ضرر و ریان اقتصادی جلوگیری می کند . 

در جیره غذایی انسان ، گندم به اشکال مختلف مثل آرد ، نان ، ماکارانی و غیره مصرف می شود . متوسط عملکرد گندم دیم در کشور 890 کیلوگرم در هکتار است که بسیار پایین تر ار متوسط گندم دیم جهان می باشد در حالی که متوسط مصرف کودهای شیمیایی در ایران بیش از متوسط مصرف کود در کل جهان است



گياه شناسي :



گندم گياهي تك لپه از تيره غلات (Graminae ) و در زير تيره گندميان (Triticeae) قرار دارد. گندم از جنس Triticum و يكساله مي‌باشد و از نظر كروموزومي به سه دسته : ديپلوئيد ، تتراپلوئيد و هگزاپلوئيد تقسيم مي‌شود و گندم ديپلوئيد در هر سنبليچه ي خوشه فقط يك دانه وجود دارد و به آنها گندمهاي تك دانه مي‌گويند. گندم هاي تتراپلوئيد زراعي در سطح وسيعي در مصر به عنوان گندم نان كشت مي‌شود و گندم دورم كه بيشتر براي تهيه ي ماكاروني ، شيريني پزي و مصارف صنعتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. از دسته گندم هاي تتراپلوئيد باشند. مهمترين گندمهاي هگزاپلوئيد ، گندم نان بوده و گونه ي غالب تجارتي دنيا محسوب مي‌شود.



گل آذين :



گل آذين گندم سنبله مركب است ، هر سنبله (Spike ) از چند سنبلچه يا سنبله فرعي (Spikelet) تشكيل شده كه در روي محور اصلي گل آذين (Rachis) قرار گرفته است. گل ها نيز بر روي محورهاي فرعي (Rachilla) قرار مي‌گيرند.



معمولاً سنبلچه هاي وسطي زودتر گل مي‌دهند. هر گل گندم داراي تخمدان منفردي است كه در قســمــت فــوقاني آن دوميله كوتاه به نام خامه (Style) و در روي هر ميله يك عضو پرمانند به نام كلاله (Stigma ) قرار گرفته است. از قاعده تخمدان سه پرچم (Anther) يا عضو نر خارج مي‌شود، تخمدان به وسيله پوشينه هاي گلوم ، لما و پالئا محافظت مي‌شود.

                                                   

                                                                                    



برگ :



برگ گندم شامل دو قسمت : غلاف و پهنك مي‌باشد . غلاف ، ساقه را در بر گرفته و طول هر غلاف از گره تحتاني تا گره فوقاني امتداد دارد. در انتهاي فوقاني غلاف كه به قاعده ي برگ منتهي مي‌شود ، عضاء ظريفي به نام زبانك (Ligule) ديده مي‌شود. ليگول گندم بي رنگ و با كرك هاي ظريفي پوشيده شده است. دو زائده ي گوشواره مانند و خميده نيز وجود دارد كه به طرفين قاعده ي پهناي هر برگ متصل بوده و گوشوارك نام دارد.
                                                                                         



ساقه :



در اصطلاح دهقاني ايران « كلش » نام دارد ، ساده ، ماشوره اي ( ني نما) ، بدون انشعاب روي ساقه گره هايي وجود دارد و در كنار هر گره يك برگ وجود دارد.

                                                                                         

نحوه کاشت ؛ داشت و برداشت گندم



کاشت گندم




تهیه زمین مناسب: 


تهیه زمین مناسب یکی از مهمترین توصیه ها در راستای افزایش عملکرد گندم و البته هر محصول دیگری می باشد . بدین لحاظ اجرای عملیات ذیل جهت تهیه زمین مناسب ضروری است : 

• ماخار نمودن زمین . 


• شخم در عمق 25 الی 30 سانتی متری. 


• دیسک جهت خرد کردن کلوخه ها ( حالت مطلوب زمانی است که اندازه کلوخه ها بین فندق و گردو باشد . 


• ماله زدن جهت تسطیح نمودن مزرعه و از بین بردن پستی و بلندیهای به وجود آمده . 


• کودپاشی توسط دستگاه سانتریفوژ تنظیم شده . 


• دیسک جهت زیر خاک کردن کود درعمق 15تا 20 سانتی متری . 


ساقه خردکن ذرت و اثر آن در ایجاد تهیه زمین مطلوب : 


از عوامل مهم کاهش عملکرد باقی ماندن ساقه های ذرت در مزرعه پس از برداشت این گیاه می باشد که با ایجاد فضاهای زیاد در خاک مانع از ایجاد تراکم مناسب و همچنین عدم تهیه بستر مناسب کشت گندم می گردد. سوزاندن این ساقه های ضمخت که البته کار اکثر کشاورزان است نه تنها نمی تواند این ساقه ها را از بین ببرد بلکه با سوزاندن لایه های رویی خاک باعث آسیب رساندن به مواد آلی خاک و در واقع سوزاندن این مواد طلایی می گردد . 
بر اساس توصیه های ذکر شده در این مورد استفاده از ساقه خردکن ذرت امری مهم به حساب آمده و با خرد کردن ساقه های ضخیم باقیمانده از ذرت مشکل این ساقه ها تاحدی حل خواهد شد. 



مزایای استفاده از ساقه خرد کن : 


1- خردکردن ساقه های ضخیم ذرت 


2- به دلیل خردشدن ساقه های بلند و ضخیم ذرت ، در صورت زدن دیسک فضاهای باز و نامناسب در زمین وجود نداشته و در نتیجه بستر مناسبی برای رشد بذر گندم مهیا خواهد شد . 


3- مواد آلی فراوانی که در ساقه های ذرت اندوخته شده است با خردکردن بقایای ذرت به خاک باز خواهدگشت. 



آزمون خاک : 


میزان مصرف توصیه
 شده طبق آزمون خاک انجام می گیرد . 



انواع کودهای مورد استفاده به صورت پایه 


الف : کودهای ماکرو ( پرمصرف 


کود فسفاته : 1- سوپر فسفات تریپل 2- فسفات دی آمونیوم 


کود ازته : 1- اوره 2 - نیترات آمونیوم 


کود پتاسه : سولفات پتاسیم 


ب : کودهای میکرو ( کم مصرف 


- سولفات روی به میزان 25 کیلوگرم در هکتار 


- سولفات آهن به میزان 25 کیلوگرم در هکتار البته بهترین روش استفاده از سولفات آهن محلولپاشی به میزان 2 در هزار می باشد . 

 

کاشت باکمبینات : 

 

شرح مزایای کمبینات : 


1- جمع شدن ادوات شخم ثانویه ، دیسک ، ماله و بذرکار همه در یک وسیله که این امکان را به کشاورزان میدهد تا از ورود ادوات مختلف به زمین جلوگیری نمایند که علاوه بر کاهش هزینه ها از تراکم بیش از حد خاک را که در اثر ورود ادوات و ماشین آلات به وجود می آید کاسته خواهد شد . 


2- قبل از استفاده از کمبینات فقط یک بار شخم زدن و سپس کودپاشی در مزرعه کافیست . 


3- کاشت بذر به طور یکنواخت و در عمق 3 سانتی متری . 


4- مخزن بذری کمبینات با ظرفیت بیش از 1000 کیلوگرم بوده که به راحتی حدود 4/5 الی 5 هکتار را بذرکاری می نماید. 


استفاده از دستگاه کمبینات برای کشت بهترین توصیه می باشد ولی در صورت کمبود این دستگاه پس تهیه زمین مناسب می توان از خطی کار غلات جهت کاشت استفاده نمود . تا بتوان سطح سبز مطلوبی با تراکم مناسب بدست آورد . 



تاریخ کاشت مناسب : 


آنچه در کشت گندم بسیار مهم و اساسی است تاریخ کاشت صحیح یعنی 15/8 الی 25/9 می باشد که جلوتر از این تاریخ یا دیرتر از آن موجبات کاهش شدید عملکرد را فراهم خواهد ساخت . 


میزان بذر ایده آل برای یک کشت صحیح از نظر تحقیقات کشاورزی حدود 180 کیلوگرم است. البته این میزان با توجه به شرایط محیطی مختلف ،تهیه زمین مناسب یا مطلوب یا متوسط ، میزان شوری خاک ، و به تاخیر افتادن تاریخ کاشت افزایش می یابد .

                                                                                 



داشت گندم 


این مرحله از دوران رشدی گندم نیز بسیار پراهمیت میباشد .آبیاری ، مبارزه با علفهای هرز و بیماریها و کود سرک در این زمان از اهمیت بخصوصی برخوردار است .

                                                                                


آبیاری مزارع : 


مراحل مهم آبیاری در زراعت گندم عبارتند از : 


1- مرحله جوانه زدن (خاک آب ) 2- مرحله پنجه دادن (پنجه آب ) 3- مرحله ساقه رفتن ( ساقاب) 


4- مرحله سنبله رفتن) خوشاب ) 5- مرحله گل رفتن ( گل آب ) 6- مرحله دانه بستن ( دان آب) 
اولین آبیاری پس از کاشت گندم شروع مرحله داشت را نوید می دهد . مراقبت در این امر یعنی دادن آب اول آن هم به موقع می تواند تاثیر بسزایی در عملکرد داشته باشد . گندم نباید بیش از 5 الی 6 روز بدون آب در زمین بماند . چرا که خطر حمله مورچه ها و نیز در صورت وجود کمی رطوبت خطر پوسیده شدن دانه آنها را تهدید می کند. در اکثر مواقع آب اول توسط بارندگی انجام می گردد . به منظور بالا بردن درصد سبز مزرعه و یکنواختی آن ، آب باید در فاروها به ملایمت جریان داشته باشد و تا سیاه شدن پشته ها ( آبیاری کامل سطح مزرعه ) و جذب آب به وسیله خاک که حدود 20 تا 24 ساعت طول می کشد ادامه یابد.

                                                                                                



کنترل علف های هرز : 


کنترل علف‌های هرز به دو طریق زراعی و شیمیایی امکانپذیر است. 


کنترل زراعی : 


مناسب‌ترین روش کنترل علف‌های هرز انجام عملیات زراعی است که با روش‌های زیر امکانپذیر است: 


- رعایت تناوب زراعی مانند کشت گندم پس از گیاهان وجینی (آفتابگردان، ذرت، حبوبات، نباتات علوفه‌ای) 


- شخم به موقع در سال آیش قبل از به‌گل‌رفتن علف‌های هرز یکساله در اوایل بهار 


- بررسی‌ها نشان داده است که اگر روش شخم از مرکز به محیط مزرعه انجام شود ضمن جلوگیری از انتشار و انتقال بذرهای علف‌های هرز حاشیه به داخل مزرعه، باعث کنترل آن‌ها می‌شود. 


- رعایت تراکم مناسب مزرعه گندم 


- استفاده از بذر خالص و عاری از بذرهای علف‌های هرز (بذر مادری – بذر گواهی‌شده 


- هیرم زمین قبل از کاشت با یک یا دو بار آبیاری و شخم زمین 


- کنترل مکانیکی 


- عدم استفاده از کود دامی تازه (به دلیل فراوانی بذر علف‌های هرز زنده در آن) و استفاده از کود دامی کهنه و پوسیده. 

کنترل شیمیایی : 


کنترل شیمیایی در صورتی انجام می‌شود که مزرعه دارای آلودگی بیش از اندازه معین باشد. نکات مورد توجه در این روش عبارتند از: 


- نوع علف‌کش باید با توجه به شناخت دقیق علف‌های هرز استفاده شود. 


- میزان و زمان مناسب سمپاشی مدنظر قرار گیرد. 


- نوع سمپاشی و نازل با توجه به امکانات و وسعت مزرعه تعیین شود. 


سمپاش پشتی با عرض کار 5/1 متر به میزان 300 لیتر محلول در هر هکتار با وسعت کم قابل استفاده است. سمپاش پشتی تراکتور بوم‌دار با عرض هشت تا 12 متر و نازل‌های تی‌جت با سرعت سه تا شش کیلومتر در ساعت در مزارع بزرگتر کاربرد دارد. باید دقت شود که ارتفاع سمپاش از سطح زمین 50 سانتی‌متر برای کنترل شیمیایی علف‌های هرز باریک برگ می‌توان از علف‌کش‌های ایلوکسان (2/5 لیتر در هکتار) پوماسوپر ( 2/1 – 8/0 لیتر در هکتار)، تاپیک (1- 7/0 لیتر در هکتار) و آونج (4 لیتر در هکتار استفاده کرد. 
برای کنترل شیمیایی علف‌های هرز پهن‌برگ از علف‌کش‌های گرانستار (20-15 گرم در هکتار) و توفوردی (2-5/1 لیتر در هکتار) استفاده می‌شود. 
یکی دیگر از علف کش های دیگر که دو منظوره نیز هست شوالیه ( 350 گرم در هکتار ) می باشد ، که هم علف های پهن برگ و هم نازک برگ را کنترل می نماید . آنچه در مورد این علف کش مهم است این موضوع است که در زمینهایی که از آن استفاده می شود ، چنانچه قرار باشد پس از برداشت گندم کشت ذرت اجرا گردد ، باید زمین پس از برداشت حتما شخم بخورد تا بقایای این سم که برای ذرت مناسب نمی باشد در اثر نور آفتاب تجزیه گردد .



برداشت گندم 



در زمان برداشت باید دانه های گندم کاملاً رسیده باشند و از برداشت گندم های نارس خودداری شود . برداشت غلات قبل از رسیدگی کامل بوته باعث پایین آمدن عملکرد و کیفیت محصول می گردد . دانه هایی که رشد کامل نکرده باشند چروکیده و سبک وزن بوده و مقدار نشاسته آنها پایین تر از حد معمول است . تاخیر در برداشت نیز باعث خشک شدن بیش از حد دانه ها شده و در نتیجه درصدی از دانه ها طی خرمنکوبی شکسته می شوند . رها کردن طولانی محصول رسیده در مزرعه باعث ریزش دانه ، خوابیدگی بوته ها و افزایش خسارت پرندگان می گردد . در حالت رسیدگی کامل کلش گندم زرد و خشک و دانه گندم نیمه سخت یا سخت میباشد و هنگام پیچیدن ساقه به دور دست ساقه ها شکسته میشوند . در برداشت با کمباین اگر محصول خیلی زود یا خیلی دیر برداشت شود ممکن است به علت صدمه دیدگی یا تلفات دانه ها درآمد حاصله کاهش پیدا کند . رطوبت گندم در زمان برداشت باید بین 12 تا 14 درصد باشد . چنانچه رطوبت محصول بالا باشد عمل جداسازی بخوبی انجام نشده و در صورتی که رطوبت دانه کم باشد ، شکستگی دانه ها زیاد خواهد بود . 
وجود علفهای هرز در مزرعه نیز مشکلات خاصی را در کار با کمباین ایجاد میکند . در صورتی که علفهای هرز ، سبز و مرطوب باشند ، مقداری از بافتهای سبزینه ای آنها وارد محصول شده ، و از کیفیت محصول کاسته و رطوبت دانه برداشتی افزایش می یابد . همچنین کمباین در توزیع بذر علفها نیز نقش بزرگی ایفا میکند.( در اینجا می توان به اهمیت مرحله داشت و سمپاشی به موقع مزارع اشاره کرد. 
برداشت محصول با کمباین و میزان افت و ریزش آن به عواملی چون رطوبت دانه ، درجه حرارت هوا ، وضعیت مزرعه (تراکم) ، نوع گیاه ، ژنتیک بذر ، خوابیدگی محصول ، وضعیت قسمتهای مختلف کمباین( نو یا فرسوده بودن آن) و تجربه راننده بستگی دارد.



اهميت كشت گندم « محصول توليدي و موارد مصرف »



220 ميليون هكتار از زمين هاي كشاورزي دنيا به منظور توليد دانه براي تهيه ي نان ، خوراك انسان، تغذيه ي حيوانات و همچنين مصارف صنعتي ، كشت مي‌شود. سطح زير كشت گندم در ايران حدود 2/6 ميليون هكتار است. كه از اين سطح حدود 2 ميليون هكتار آبي و حدود 2/4 ميليون هكتار ديم مي‌باشد ، گندم از جمله غلات زمستاني است كه جايگاه مهمي را از نظر تغذيه در دنيا داراست. در تركيب دانه ي گندم 14-10 درصد پروتئين ، 2درصد روغن ، 75-70 درصد كربوهيدرات ، 2 درصد فيبر ، 4/0 درصد پتاسيم وجود دارد. از ويژگي هاي مهم گندم در ميان غلات ، تغذيه ي بشر از آن به عنوان قوت غالب مي‌باشد



گندم به دلايل ذيل در زندگي بشر اهميت دارد :

  • ارزش غذايي بالا
  • متناسب بودن با دستگاه گوارش
  • عملكرد بالاي اين محصول
  • امكان كشت آن در شرايط آب و هوايي متنوع
  • بالابودن عمر نگه داري و انبار داري
  • تنوع واريته هاي آن
  • مرغوبيت فرآورده هاي آن




خاكهاي مناسب براي كشت گندم :




در تعيين نوع خاك جهت كاشت گندم بايستي در درجة اول محيط را در نظر گرفت زيرا در نقاط مرطوب جنس زمين نسبت به نقاط خشك فرق مي‌كند. در اين صورت زمين بايد شني و يا شن و هوموسي باشد. هر گاه در مناطق مرطوب زمين رسي باشد ، چون قابليت نفوذ خاك كم است ، زمين به تدريج در اثر آبياري و جذب رطوبت باران تبديل به باتلاق خواهد شد ، ليكن در مناطق خشك براي كشت و توليد گندم بايد اين گياه را در زمين هاي سنگين رسي و رسي هوموسي كشت نمود.


بطور كلي گندم نباتي است كه كشت آن در هر خاكي امكان پذير است. مشروط بر آنكه خاك شور و باتلاقي نباشد. زيرا در اين حالت امكان رشد گياه و برداشت محصول وجود ندارد. خاكهاي خيلي قوي از نظر هوموس ، باتهويه ي كافي و مواد غذايي كامل براي كشت گندم بسيار مناسبند. در خاكهاي خيلي سنگين و رسي ، جوانه زدن خيلي دير انجام مي‌شود و به علت آنكه در زمستان و بهار رطوبت را به مقدار زياد و به مدت طولاني در خود نگهداري مي‌نمايد. احتمال از بين رفتن بذر و يا گياه جوان وجود دارد در خاكهاي آهكي خطر يخبندان زمستان در مناطق معتدل و سرد زياد است . همچنين خاكهايي كه سطح آنها در اثر كار ادوات كشاورزي بالا آمده و پوك شده باشند. براي كشت گندم مناسب نيستند ، بنابراين گندم بايد در خاكهايي كشت گردد كه كاملاً نشست كرده و خاك زياد نرم و پودر نباشد.


بهترين و مناسب ترين خاك براي گندم ، خاكهاي ليموني رسي و ليموني شني كه از رسوب رودخانه ها تشكيل شده اند و يا خاكهاي رسي و سيليسي ، با عمق كافي و مواد غذايي كافي مي‌باشند. همچنين زمين هاي شني هوموسي و خاكهاي هوموسي و در نقاطي كه زمين هاي شني رسي و يا رسي شني ، رسي آهكي و آهكي شني باشند كشت گندم امكان پذير بوده و PH مناسب براي رشد خوب اين گياه حدود 7 مي‌باشد .



ارقام گندم و نيازهاي آب و هوائي



گندم در طيف وسيعي از شرايط آب و هوائي كشت مي‌گردد (اقليم گرم و خشك ، اقليم معتدل و اقليم سرد) بنابراين در هر اقليم ارقام سازگار با شرايط آب و هوائي موردنياز مي‌باشد . گندم از نظر تأمين آب موردنياز به طريق بارندگي و با آب آبياري به دو دسته گندم آبي و ديم تقسيم مي‌شود كه براي هر دسته ارقام متفاوتي كشت مي‌گردد.



گندم آبي در اقليم گرم :

اين شرايط شامل استانهاي سيستان و بلوچستان ، هرمزگان ، بوشهر ، خوزستان ، ايلام و قسمت هايي از استانهاي يزد ، كرمان ، فارس ، خراسان و اصفهان و ساير استانهاي كشور مي‌باشد . اقليم گرم استان اصفهان شامل شهرستانهاي اردستان ، نائين ، نطنز ، كاشان و آران و بيدگل مي‌باشد . د رحال حاضر به ترتيب ارقام كوير ، روشن ، قدس ، مهدوي ، بك كراس روشن ، M-73-18 پيشتاز سطح زير كشت گندم شهرستانهاي مناطق گرم را تشكيل مي‌دهد. اميد است با تلاش محققين استان هر چه سريعتر تعدادي ارقام پرپتانسيل و مقاوم به گرما و خشكي جهت كشت دراين مناطق معرفي گردد.



گندم آبي در اقليم معتدل :



اين مناطق به دليل برخورداري از درجه حرارت هاي مناسب ، عدم بروز سرماي شديد و طويل المدت در پائيز و زمستان ، براي رشد گندم مناطق مستعدي محسوب مي‌شوند و همواره بالاترين عملكردها مربوط به اين اقليم بوده است كه عموماً شامل استانهاي تهران ، اصفهان ، قزوين ، قم ، مركزي ، يزد و بخشهائي از استان فارس ، لرستان ، كرمانشاه ، كرمان، خراسان مي‌باشد . شهرستان اصفهان ، برخواروميمه، شهرضا ، دهاقان ، مباركه ، زرين شهر ، فلاورجان ، نجف آباد ، خميني شهر و بخش هائي از شهرستان تيران و كرون و گلپايگان در اقليم معتدل قرار دارند. در اين اقليم شرايط آب و هوائي معتدل در طول سال و زمستان سرد و معتدل و تابستان هاي نسبتاً گرم وجود دارد. ارقام كشت شده در اقليم معتدل استان اصفهان شامل ارقام 18-73M ، بك كراس روشن ، مهدوي ، روشن ، قدس ، پيشتاز و شيراز مي‌باشد .



گندم آبي در اقليم سرد :



اين مناطق با ارتفاعي بيش از يك هزار متر از سطح دريا داراي زمستانهاي نسبتاً سرد و طولاني مي‌باشند. سرماي شديد زمستان دراغلب سال ها و سرماي ديررس بهاره در بعضي مواقع يكي از عوامل محدود كننده توليد گندم اين مناطق است. مناطق سردسير به علت طولاني بودن دوره رشد در صورت كشت ارقام با تيپ رشد زمستانه و يا بينابين پتانسيل و مناسب كه داراي خصوصيات مطلوب زراعي باشند مي‌توانند بالاترين عملكرد و ميزان توليد در واحد سطح را دارا باشند. اقليم سرد استان اصفهان شامل شهرستان هاي فريدن ، فريدونشهر ، خوانسار ، سميرم ، چادگان و بخش هايي از شهرستان تيران و كرون ، نجف آباد مي‌باشد .



گندم ديم – اقليم سرد :



اين اقليم شامل استانهاي آذربايجان شرقي – آذربايجان غربي – كردستان - زنجان – اردبيل و قسمت هائي از استانهاي قزوين – چهارمحال و بختياري ، اصفهان – فارس و ... مي‌باشد .

بطور كلي در مناطقي كه ميزان بارندگي از 350 ميليمتر كمتر باشد گندم بايد آبياري گردد. لذا در مناطق ديمكاري بايستي حداقل 350 ميليمتر بارندگي با پراكنش مناسب وجود داشته باشد. شهرستان سميرم ، فريدن ، فريدونشهر ، چادگان از شهرستان هاي منطقه سرد مي‌باشد كه كشت گندم ديم در آنها وجود دارد. به طور كلي با توجه به شرايط بارندگي ، كشت گندم ديم در اقليم گرم و معتدل استان وجود ندارد. و ساليانه سطحي حدود 17 هزار تا 22 هزار هكتار و با توجه به ميزان بارندگي كشت گندم ديم استان انجام مي‌گردد. ارقام مورد كشت در استان شامل رقم هاي سرداري ، آذر اسيد و درصد كمي ارقام بومي مي‌باشد اگر چه كشت گندم ديم در بسياري از مناطق با بارندگي كمتر از 350 ميليمتر انجام مي‌گيرد ليكن عملكرد گندم ديم اين مناطق پائين مي‌باشد.



تيپ رشد :



به طور كلي گندم داراي سه تيپ رشدي زمستانه ، بهاره ، بهاره – زمستانه مي‌باشد .



تيپ زمستانه :



اين گندمها در پائيز كاشته مي‌شوند و براي اينكه بتوانند ساقه و خوشه توليد نمايند بايد حتماً يك دوره هاي زمستان را گذرانده باشند.



تيپ بهاره :



اين گندم ها براي به ساقه و به خوشن رفتن نياز به سرماي زمستان ندارند ، لذا در بهار كشت مي‌شوند در مناطق معتدله ارقام تيپ بهاره در پائيز نيز كشت مي‌شوند.



تيپ بهاره - زمستانه :



حد فاصل دو گروه بالا بوده و خواص هر دو گروه را دارا هستند آنها را مي‌توان هم در پائيز و هم در بهار كشت نمود.



آفات و بیماریهای گیاه گندم




سن گندم 



سن گندم (Eurygaster integriceps) پس از ملخ یکی از خطرناکترین آفات گندم می‌باشد و سالیانه خسارت زیادی به مزارع گندم وارد می‌سازد. 


خسارت سن در دو مرحله مختلف صورت می‌گیرد : درنخستین مرحله و در فصل بهار حشرات کامل به مزارع غلات مخصوصا گندم روی می‌آورند و با مکیدن شیره سلولی گیاه باعث پژمردگی آن می‌گردند. در مرحله دوم پوره‌ها پس ازخروج از تخم روی خوشه‌ها می‌روند و دانه‌ها را نیش زده واز محتوای دانه تغذیه می‌کنند و سبب کوچک شدن دانه می‌شوند. این حشره با نیش زدن دانه‌ها آنزیم پروتئازرا وارد آنها نموده ودر نتیجه پروتئین گندم در محل نیش تجزیه شده وگلوتن سیال وآبکی می‌شود که این امر سبب ریختن وضایع شدن خمیر در هنگام پخت می‌شودواگر نان به صورت حجیم تهیه شود، چون گلوتن قدرت نگهداری گازکربنیک حاصل ازتجزیه گلوتن را ندارد و درمغز نان خلل وفرج تشکیل نمی‌شود، مغز اینگونه نانها اغلب نپخته‌است وحالت پوکی نان سالم را ندارد و در صورت دیدن حرارت بیشتر، سخت و استخوانی می‌شود. بررسیها نشان می‌دهد که بیشترین مقدار تغذیه سن ازگندم در زمان ظهور سن‌های نسل جدید بوده و خسارت کیفی سن در مرحله زایشی (عمدتا در مراحل شیری وخمیری دانه وبا شدت کمتری در مرحله سخت شدن دانه) وارد می‌شود. همچنین گفته می‌شود که زودرسی گیاه و متعاقب آن امکان برداشت زودهنگام محصول، چنانچه سبب عدم همزمانی زمان رسیدگی گیاه با ظهور نسل جدید سن گردد می‌تواند سبب کاهش خسارت کمی وکیفی سن به سنبله‌های گندم گردد . بطورکلی درصد سن زدگی گندم از۲تا۳ درصد نباید تجاوز کند. گندمهای با درصد سن زدگی بیش از این مقدار به تنهایی قابل مصرف نبوده و باید با نمونه‌های با کیفیت بالا مخلوط شوند و یا اینکه مواد بهبود دهنده مثل اسیداسکوربیک ویا گلوتن به آنها اضافه شود و سپس مورد استفاده قرار گیرند. 
امروزه اثبات شده‌است که بین مقدارسختی دانه و درصد سن زدگی دانه‌ها ارتباط معکوس وجود دارد، یعنی هرچه سختی دانه‌ها بیشتر باشد درصد سن زدگی کمتراست، همچنین تنش سبب افزایش درصد سن زدگی می‌شود. برای تعیین درصد سن زدگی ابتدا۱۰۰گرم دانه گندم را وزن کرده، سپس دانه‌های سن زده را جدا و با توزین آنها درصد سن زدگی نمونه را محاسبه می‌کنیم. شایان ذکر است که محل نیش حشره به صورت یک لکه کوچک که اطراف آن به رنگ کرم روشن درآمده، قابل مشاهده و شناسایی است.

 

                                                                                 

 

                                                                                 



زنگ گندم 


زنگ گندم را ، قارچی به نام Puccinia ایجاد می‌کند. مهم‌ترین بیماری گندم به شمار می‌رود که شامل زنگ ساقه ، زنگ برگ ، زنگ خطی و زنگ نواری می‌شود. شرایط محیطی مساعد برای ایجاد این نوع آفت ، آب و هوای گرم تا گرم مرطوب می‌باشد. تشکیل حفره‌های قرمز یا سیاه که حاوی اسپورهای تولید مثل در سطح ساقه ، برگ ، غلاف و ... از علائم این بیماری می‌باشند. این قارچها از کارآیی گیاه در مصرف آب می‌کاهند، بافتهای گیاه را تخریب می‌کنند و تعداد دانه‌های موجود در سنبله را مانند زمانی که گیاه به کمبود آب دچار شده، کاهش می‌دهند.

 
                     

                                                                       
 
 

 



سیاهک گندم 


سیاهک گندم یکی از بیماریهای قارچی گندم است که می‌تواند به صورت سیاهک آشکار ، سیاهک برگ ، سیاهک پنهان معمولی و ... ظاهر گردد. سیاهک پنهان ، مهم‌ترین و رایج‌ترین و در عین حال ، مخرب‌ترین نوع سیاهک است که خسارت زیادی مخصوصا به گندم پاییزه وارد می‌آورد. علايم آن شامل کوتاه ماندن ساقه و کاهش برگها و کوچک ماندن برگها است و رنگ برگها در سطح گره فوقانی به آبی مايل به سبز تبديل می شوند .سنبله ها کوتاهتر يا دراز تر هستند در هنگام خرمنکوبی دانه های آلوده شکسته و قارچ روی دانه های سالم ميريزد و آنها را آلوده می کند و يا در خاک ميريزد که تا ۱ سال قوه ناميه خود را حفظ می کند .که از زمان جوانه زنی فعاليت آن شروع می شود . برای مبارزه با آن بايد بذور را با سموم ويتاواکس و کاربندازيم به ميزان ۲۰۰ گرم در ۱۰۰ کيلو بذر صدعفونی نمود .


                                                                  


جوانه و ریشه 



بیماریهایی هستند که قارچها آنها را بوجود می‌آورند. این بیماریها هم خسارات زیادی را به محصول گندم وارد می‌کنند. در گذشته ، ضدعفونی نمودن بذر با ترکیبات جیوه‌ای تا حدی از این بیماریها جلوگیری می‌نمود. اما امروزه اغلب از کاربامات و هگزا کلرو بنزن برای نابودی این بیماریها استفاده می‌کنند.



شته روسی :



علايم حمله آن به گندم به اين صورت است که کندم بنفش می شود و کوتوله باقی می ماند و به خوشه نمی رود . برگ در امتداد رگبرگها بنفش می شود .برای مبارزه با آن در زمان مبارزه با سن گندم آن نيز کنترل می شود .



ديگر آفات گندم خسارت چندانی نمی زنند و در هنگام مبارزه با سن گندم کنترل می شوند .



از بيماريهای گندم می توان به سياهک آشکار اشاره نمود : بوته های بيمار قوی تر و رشد سريعی دارند . عامل بيماريزا روی گل فعاليت دارد و سنبله را به يک توده سياه تبديل می کند . توسط باد پراکنده می شود برای مبارزه با آن از سموم ويتاواکس و کاربندازيم بصورت پودر وتابل قابل حل در آب و به ميزان ۲۰۰ گرم برای ۱۰۰ کيلو بذر استفاده می شود.





                                                              



سفيدک سطحی :



اگر در اواخر فروردينتا اوايل خرداد بارندگی زياد باشد بروز می کند . ابتدا در قسمتهای پايينی در سطح پهنک و نزديک رگبرگها لکه های پراکنده٬ کوچک و کشيده با پوشش تار عنکبوتی سفيد ظاهر می شود که با افزايش ضخامت خاکستری و قهوه ای روشن می شود . برای مبارزه بايد از ارقام مقاوم استفاده نمود و از ارکيبات گوگردی يا کاراتان ستفاده نمود . گندم معمولا هر ۱۵ -۱۰ روز يکبار بايد آبياری شود . که معمولا گندم به ۵ آب نياز دارد که شامل خاک آب که اولين آبياری را می گويند و دوم در هنگام پنجه زنی و سوم در هنگام ساقه رفتن و چهارم هنگام گلدهی و آخر در هنگام دانه بستن می باشد .

                                     




                                                              

 

روستای فرزیان

تاريخ : پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, | 12:46 | نویسنده : meysam moradi

لـوبيـا ( Phaseolus vulgaris )

                                           

 

             

 

 

لوبيا از آمريكا منشاء گرفته است. اين گياه قبل از كشت در آمريكا در دنياي قديم ناشناخته بود، اما بعداً تبديل به يك محصول عمده در اروپا و آمريكا گرديد. مدارك باستان شناسي مربوط به آمريكاي جنوبي يعني پرو نشان مي دهد كه دوره اهلي شدن Phaseolus vulgarisبه 5 تا 6 هزار سال قبل از ميلاد بر مي گردد.

لوبيا با نامهاي انگليسي Common Bean،Dry Bean ، Bean و نام علمي Phaseolus vulgaris داراي 22 = n2 كروموزوم بوده و گياهي خودگشن است. گياهي است يكساله، بالارونده يا بوته اي كمي كرك دار با ريشة عمودي و جانبي توسعه يافته و گاهي داراي گره هاي كروي است.



برگهای آن متناوب و سه قسمتي است. شكل غلاف خطي حداكثر بطول 20 سانتي متر، راست و گاهي كمي منحني با منقار برجسته است. غلافها هنگام رسيدگي تازه، به رنگ سبز يا زرد، گاهي بنفش يا مايل به قرمز يا نواري هستند. دانه ها از نظر اندازه و شكل و رنگ بسيار متنوع اند. دانه هاي تخم مرغي، تقريباً كروي يا قلوه اي شكل هستند. جوانه زني بذر نيز بصورت اپي جيل است در برگ ابتدايي (اوليه) ساده و متقابل بوده و برگهاي متناوب و پر برگچه اي مي باشند.

  


   
               


               

 

 

 

 

لوبيا از نظر الگوي رشد growth habit به چهار تيپ به شرح زير تقسيم مي‌شود:


تيپ 1- كاملا بوته‌اي Type I- Determinate Bush


تيپ 2- بوته‌اي با كمك پيچك Type II- Indeterminate Bush


تيپ 3- نيمه رونده خوابيده Type III- Indeterminate Bus


تيپ 4- كاملا رونده Type IV- Indeterminate Climbing





توضيح: در لوبياهاي Determinate جوانه انتهاي ساقه به يك گل آذين ختم شده و رشد گياه متوقف مي‌گردد. اما در لوبياهاي Indeterminate جوانه انتهايي به يك مريستم ختم شده و گياه حتي در زمان گلدهي به رشد خود ادامه مي‌دهد. جنس phaseolus شامل تقريباً 35 گونه (اسپس) مي‌باشد كه چهار گونه آن به شرح زير قابل كشت مي‌باشند:


 

 phaseolus Vulgaris L.


 phaseolus Lunatus L.


 phaseolus Coccineus L.


 phaseolus Acutifolius A. Gray Var Latifolius Freeman




مانند ساير اعضاء زيرخانواده papilionoideae لوبيا phaseolus Vulgaris داراي غده‌هاي تثبيت‌كننده ازت در روي ريشه ريشه‌هاي جانبي در قسمت بالا و وسط سيستم ريشه مي‌باشد. اين غده‌ها (Nodules) بوسيله باكتري از جنس Rhizobium بصورت كلني درآمده‌اند كه ازت هوا را تثبيت مي‌نمايند. ازت تثبيت شده مكمل احتياج گياه از نظر ازت مي‌باشد. خصوصيات خاك مانند ساختمان، نفوذپذيري، تهويه، نگهداري و حرارت و مواد غذايي موجود در آن تعيين‌كننده اندازه و شكل نهائي سيستم ريشه مي‌باشند.


آب و هواي مناسب كشت لوبيا:



لوبيا گياهي است حرارت دوست (ترموفيل) و در مناطق كه داراي آب و هواي گرم مانند آمريكاي جنوبي باشند بخوبي رشد مي‌نمايد اما در مناطق معتدل و سردسير معتدل نيز قابل كشت بوده و به خوبي محصول مي‌دهد با اين تفاوت كه در مناطق گرمسير آمريكاي‌جنوبي بيش از يكبار در سال مي‌توان آنرا كشت كرد اصولاً چون لوبيا يك كشت بهاره مي‌باشد از نظر آب و هوا داراي محدوديت چنداني نمي‌باشد و در اكثر نقاط كشور مي‌توان آنرا كشت كرد. حداقل درجه حرارت براي جوانه زدن لوبيا بين 10-12 درجه سانتي‌گراد مي‌باشد.

حرارت اپتيمم براي رشد و تكامل لوبيا 20 تا 28 درجه سانتي‌گراد بوده و مجموع درجه حرارت‌هاي موردنياز براي رشد طبيعي آن از 1500 تا 3000 درجه سانتي‌گراد مي‌باشد.


خاكهاي مناسب كشت لوبيا:


لوبيا اصولاً در هر نوع خاكي قابل كشت مي‌باشد اما بهترين محصول را در خاكهاي سبك و غني از مواد آلي مي‌دهد. خاكهاي شني رسي كه از نفوذپذيري خوبي برخوردار باشند براي كشت لوبيا مناسب هستند. خاكهاي با بافت رسي سنگين و فقدان زهكش مناسب براي كشت لوبيا مناسب نيستند.

لوبيا نسبت به شوري خاك حساس بوده و بالا بردن سطح شوري خاك را تحمل نخواهد كرد. ماسبترين pH براي رشد لوبيا 6 تا 7 مي‌باشد.



خصوصیات اکولوژیکی:



روزهای گرم و شب های خنک برای رشد آن مناسب می باشد. دمای مورد نیاز برای رشد آن در روز 20 تا 28 درجه و در شب 15 تا 20 درجه سانتیگراد است. دمای بیش از 30 درجه مناسب رشد آن نبوده و دمای بیش از 35 درجه سانتیگراد برای رشد آن نامناسب می باشد. نسبت به طول روز خنثی می باشد. معمولاً 30 تا 40 روز بعد از کاشت شروع به گل دهی می کنند. دوره گل دهی معمولاً یک ماه است. در رقم های رشد نامحدود و زمان رسیدن غلاف ها متفاوت است. تنش های محیطی به ویژه خشکی بر روی رقم های لوبیا تاثیر نامطلوب در عملکرد ایجاد میکند.



دستورالعمل فنی کاشت، داشت و برداشت لوبیا



مشخصات منشاء ایران، از جنش و گونه Phaseolus vulgaris ، فرم بوته رونده و رشد نامحدود و محدود (تیپ 3-1)، متوسط ارتقاع 50-90 سانتی متر، دوره رشد و نمو 105 روز، وزن صد دانه حدود 34 تا42 گرم، حساس به آفت کنه دو نقطه ای، حساس تا نیمه حساس به ویروس های BCMV و CMV، و حساس به BYMV است. این لوبیا از نظر بازارپسندی و کیفیت پخت دارای انواع مختلف است که دارای خوش خوراکی، زودپزی و لعاب مناسب می باشد. بعلاوه کیفیت کاه آن نیز ارزش زیادی برای کشاورزان دارد. زیرا ساقه آن ترد و برگ ها تا زمان برداشت بر روی ساقه باقی می مانند.
                                                                        

تناوب:



منظور از تناوب زراعی کشت محصولات مختلف با ترتیب معین در یک مزرعه می باشد. اجرای صحیح تناوب زراعی با منابع زیادی از قبیل افزایش محصول، افزایش ذخیره مواد آلی خاک، استفاده موثر از مواد غذایی خاک، کاهش خسارت فرسایش، استفاده موثر تر از کودهای شیمیایی و حیوانی، کنترل علف های هرز، آفات و بیماریها همراه است. بهترین تناوب برای لوبیا، اغلب منافع فوق برآورده می شود. تناوب لوبیا- گندم یا جو و یا لوبیا – گندم یا جو- آیش در بیشتر مزارع لوبیا کاری رعایت می شود.



طول و مراحل رشد

مرحله رشد

طول مرحله (روز)

لوبيا سبز

لوبيا خشك

سبز شدن و رشد رويشي اوليه

10-15

10-15

رشد رويشي سريع (تا ظهور اولين گل )

20-25

20-25

گل دهي و تشكيل غلاف

15-25

15-25

پر شدن غلاف ها

15-20

25-30

رسيدن

0-5

20-25

مرحله کاشت



آماده سازی زمین: خاکی که برای کشت لوبیا در نظر گرفته می شود بهترین محصول در خاکهای سبک و غنی به اندازه کافی عمق داشته و در قسمت سطحی نرم و حاصلخیز باشد. به طور کلی هدف از تهیه زمین لوبیا زیر خاک بردن بقایای گیاهی، از بین بردن علف های هرز، زیر خاک کردن مواد تقویت کننده، حفظ رطوبت موجود در خاک، ایجاد نفوذ پذیری، نرم کردن و افزایش عمق خاک زراعی می باشد.



تهیه زمین :

شامل مراحل مختلفی است که با درنظر گرفتن روش زراعت (مکانیزه و سنتی)، بافت خاک و نوع تناوب ممکن است تفاوت هایی داشته باشد. شخم پاییزه بر شخم بهاره ترجیح داده میشود، زیرا آب بیشتری ذخیره شده و یخ آب حاصل کلوخه ها را خرد می کند، همچنین فرسایش حاصل از جاری شدن آب کاهش یافته و بقایای گیاهی و علف های هرز در زیر خاک زودتر پوسیده می شوند. در بهار به محض اینکه زمین گاورو شد از دیسک یا کولتیواتور برای خرد کردن کلوخه ها استفاده میگردد. جهت تسطیح مقطعی لازم است ماله ای در سطح خاک زده شود تا بستر مناسب برای کشت بذر فراهم گردد. در روش هیرم کاری پس از تسطیح زمین به کمک دستگاه مرزبند، ابعاد کردت ها مشخص شده و زمین لازم برای کاشت آماده میگردد. قبل از کاشت، کود مورد نیاز بر اساس توصیه کودی در خاک توزیع میگردد.

                                                                                           

تراکم بوته و میزان بذر:



در کشت های ردیفی فواصل 50 سانتی متر بین ردیف و 5 سانتی متر روی ردیف، فاصله کاشت محسوب می شود اما در شرایط کرتی استفاده از آرایش مربعی بهترین عملکرد را دارد. تعداد 40 بوته در متر مربع بهترین تراکم تشخیص داده شده است. با توجه به وزن صددانه رقم لوبیا که حدود بین 34 تا 42 گرم می باشد، به طور متوسط مقدار مصرف بذر لوبیا چیتی در کشت مکانیزه 200-180 کیلوگرم در هکتار می باشد. عمق کاشت مناسب برای کاشت در شرایط هیرم 20-10 سانتی متر است. در روش کشت سنتی (دست نشان) مقدار بذر مصرفی با توجه به فواصل کاشت که معمولاً به ابعاد 15Í 15 ، 20Í 15 و 20Í 20 می باشد، به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و تقریباً به اندازه نصف بذر مصرفی در روش مکانیزه میباشد. مصرف بذردر لوبیا سفید و قرمز به عواملی چون اندازه بذر – قوه نامیه – درجه خلوص- روش کاشت و غیره وابسته است معمولاً مکانیزه – 80 کیلو و کشت سنتی 120 کیلو در هکتار مصرف می شود حتی المقدور از بذور مادری و گواهی شده جهت کاشت استفاده شود و قبل از کاشت با یک قارچ کش ضدعفونی گردد.


عمق کاشت:


عمق کاشت در زمینه های رسی 5 سانتی متر ودر زمین شنی 10 سانتی متر در نظر گرفته میشود که این خود تابع عوامل مانند شرایط آب و هوائی – اندازه بذر – جنس خاک – رطوبت زمین و ویگور بذر می باشد.


تاریخ کاشت:


تاریخ کاشت لوبیا بسیار مهم بوده و باید به گونه ای انتخاب گردد که مرحله حساس رشد آن به ویژه گلدهی با گرما و خشکی تابستان مواجه نشود. همچنین رسیدن محصول به سرمای پاییزه برخورد نکند. تاریخ کاشت در استان های لوبیا کاری کشور متنوع است به طوری که از اوایل فروردین(لرستان) تا اواخر تیرماه (برخی مناطق مرکزی) کشت لوبیا مشاهده شده است. بر اساس تحقیقات انجام شده در ایستگاه ملی تحقیقات لوبیا خمین 20 اردیبهشت تا 15 خرداد تاریخ مناسب کاشت بوده و بهترین تاریخ کاشت هفته اول خرداد محسوب می شود. یکی از مشکلاتی که برای تاریخ کاشت لوبیا کاشت در هنگام به دلیل آبیاری گندم می باشد. به عبارت دیگر، به دلیل محدودیت آب آبیاری، کاشت لوبیا تا تکمیل آب گندم امکان پذیر نمی باشد. لذا کشت دیر هنگام موجب کاهش عملکرد در لوبیا میگردد. در هر حال درجه حرارت در زمان کاشت نباید کمتر از 10 درجه باشد.


مرحله داشت :


آبیاری: مقدار آب مورد نیاز بستگی به بافت و ساختمان خاک، شرایط آب و هوایی و ... دارد. در خاکهای با بافت متوسط به دلیل نفوذپذیری بیشتر خاک و تبخیر بیشتر آب از سطح خاک، مقدار مصرف آب بیشتر از خاک های نیمه سنگین می باشد. در روش هیرم کاری فاصله اولین و دومین آبیاری بعد از کاشت با آبیاری های دیگر تفاوت دارد. اولین آبیاری بعد از کاشت بر اساس بافت خاک و اقلیم منطقه به فاصله 25-15 روز می باشد. در این مدت بذور لوبیا جوانه زده و به مرحله دو برگی میرساند. آبیاری دوم به فاصله 10-8 روز و آبیاری بعدی بسته به بافت خاک به طور متوسط هر 8-4 روز یکبار انجام می شود. خاک های با بافت سبکتر 4-3 روز و خاک های با بافت سنگین تر 8-5 روز انجام می شود. مرحله حساس لوبیا به تنش آبی از ابتدای گلدهی تا مرحله تشکیل غلاف می باشد. کمبود آب در این دوره خسارت زیادی به لوبیا وارد می کند. آخرین آبیاری باید طوری انتخاب گردد که حدود 25 درصد از غلاف های لوبیا رسیده باشد. بهترین روش آبیاری تحت فشار برای لوبیا استفاده از آبیاری طیپ می باشد آبیاری بارانی بدلیل بیماری باکتریهای بلایت نمی توان استفاده کرد. درمرحله بعدی آبیاری نشتی که کشت به صورت خطی و ردیفی می باشد که آب درون جوی و پسته جاری می سازد.


تغذیه:


عوامل محیطی زیادی بر عملکرد مطلوب لوبیا موثر می باشند که یکی از آنها تغذیه مناسب بوده و رمز آن در تغذیه متعادل و اصولی است. زیرا همان گونه که می دانیم گیاهان به عناصر پرمصرف (مانند نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، کلسیم و گوگرد( و عناصر کم مصرف (مانند آهن، روی، منگنز، مس، بر، مولیبدن و کلر) برای رشد نیاز دارند. عناصر کم مصرف مانند عناصر پرمصرف برای تغذیه گیاه دارای اهمیت بوده ولی گیاه به میزان کمتر از آنها استفاده می کند. لذا از مصرف آنها با توجه به اصول تغذیه گیاه نبایستی غفلت نمود.



مبارزه با آفات:


در طول رشد لوبیا آفات متعددی نظیر ترتیپس، زنجرک، هلیوتیس، شته، مگس لوبیا و کنه دو نقطه ای به محصول حمله میکنند. مهمترین آنها کنه دو نقطه ای است. این رقم نسبت به آفت کنه دو نقطه ای نیمه حساس میباشد. در روش مبارزه شیمیایی، بسته به نوع آفت و مرحله رشدی، سموم اختصاصی مشخصی مصرف میگردد که نوع و مقدار آن براساس توصیه کارشناسان مربوطه میباشد.

                                                                                         


                     

 
                                                                                                                  شته

       
                                                                                         



                                                                                                     مگس


                                                                              





                                                                                           کنه سوسک چهارنقطه ای



                                                         



مبارزه زراعی : شخم عميق پس از برداشت محصول و مدفون كردن آفات زمستان گذران از جمله كنه دو نقطه‌اي در زير خاك.


1- مبارزه مكانيكي و شيميايي با علف‌هاي هرز اطراف مزارع كه محل مناسبي براي زمستان گذراني و نيز تكثير آفت در اوايل فصل بهار به شمار مي‌رود.


2- كنترل آب آبياري به منظور جلوگيري از انتقال كنه‌ها از مزارع آلوده به مزارع سالم.


3- رعايت صحيح تناوب زراعي.

 

مبارزه با بيماري‌ها:


بيماري‌هاي مهم لوبيا شامل بيماري‌هاي خاكزي مانند انواع پوسيدگي فوزاريومي ريشه، زردي فوزاريومي، پوسيدگي رايزوكتونيالي ريشه، پوسيدگي پيتيومي، بيماري‌هاي ويروسي مانند ويروس موزائيك معمولي لوبيا (BCMV) ويروس موزائيك زردي لوبيا (BYMV) ويروس موزائيك خيار (CMV)، و بيماري سوختگي باكتريايي معمولي مي‌باشد.


پوسيدگي فوزاريومي ريشه زردي فوزاريومي 

                                                                             



پوسيدگي رايزوكتونيالي ريشه پوسيدگي پيتيومي

                                                                            




ويروس موزائيك معمولي لوبيا ويروس موزائيك زردی لوبيا

                                                                            

ويروس موزائيك خيار بيماري سوختگي باكتريايي معمولي


                                                               

جهت جلوگيري از خسارت و شيوع انواع بيماري‌ها از روش‌هاي شيميايي و زراعي استفاده مي‌شود در روش مبارزه شيميايي از سموم مناسب جهت ضدعفوني بذر قبل از كاشت استفاده شده و در ادامه بسته به نوع بيماري و مرحله رشدي، سموم اختصاصي مشخصي مصرف مي‌گردد كه نوع و مقدار آن براساس توصيه كارشناسان مربوطه مي‌باشد.



مبارزه زراعي:


1- استفاده از بذر سالم


2- كشت در خاكهاي با زهكشي مناسب


3- كوددهي و آبياري كافي جهت توليد بوته‌هاي قوي‌تر


4- رعايت تناوب زراعي مناسب


5- جلوگيري از كوبيدگي بيش از حد خاك مزرعه


6- شخم عميق پس از برداشت


7- مبارزه با علف‌هاي هرز داخل و حاشيه مزارع



مبارزه با علف‌هاي هرز:



علف هاي هرز نيز از معضلات مهم لوبيا محسوب مي‌گردند. علف‌هاي هرز نه تنها عملكرد و كيفيت محصول را كاهش مي‌دهند، بلكه جهت كنترل هزينه‌های زيادي را به كشاورزان تحميل مي‌كنند. لوبيا به دليل رشد نسبتاً كند در اوايل دوره رشد، نسبت به رقابت با علف‌هاي هرز حساسيت نشان مي‌دهند، بنابراين كنترل آنها در مراحل اوليه رشد اهميت زيادي دارد. نوع و تعداد علف‌هاي هرز در مناطق مختلف متفاوت مي‌باشد، اما مهم‌ترين آنها شامل: سوروف، ارزن وحشي، تاج خروس، سلمه تره، داتوره، خاكشير، توق، تاجريزي، كنف وحشي و ... مي‌باشد.


جهت مبارزه با علف‌هاي هرز از روش‌هاي شيميايي و غيرشيميايي استفاده مي‌شود در روش شيميايي از علف‌كش‌هاي مناسب جهت كنترل علف‌هاي هرز باريك برگ مانند گالانت، نابواس، ایلوکسان و غيره ... و پهن برگ قبل از كاشت با سم تروفلان مي‌بايست خاك مخلوط نمود و بعد از كاشت با سم بازاگران در مرحله 2 تا4 برگي علف‌هاي هرز استفاده شود. روش‌هاي غيرشيميايي عبارتند از : شخم عميق پائيزه، استفاده از ديسك و هرس در زمان تهيه زمين، استفاده از بذر سالم و بوجاري شده عاري از بذر علف‌هاي هرز، استفاده از كولتيواتور بعد از كاشت و قبل از سبز شدن لوبيا، وجين دستي، استفاده از كودهاي دامي پوسيده، جلوگيري از به گل رفتن علف‌هاي هرز، جلوگيري از ورود علف‌هاي هرز از طريق كانال‌هاي آبياري و ماشين‌آلات و ادوات كشاورزي به داخل مزرعه، رعايت تناوب زراعي مناسب و آيش.



برداشت:


زمان برداشت لوبيا به زمان كاشت و نوع رقم بستگي دارد. در ارقام رونده مانند واریته محلی خمین و تلاش غلاف‌ها همزمان نمي‌رسند و برداشت زمانی انجام مي‌گيرد كه حدود 65 تا 75 درصد غلاف‌هاي رسيده باشند. در اين زمان ميانگين رطوبت دانه‌ها حدود 35 تا 40 درصد است. هنگام برداشت، محصول با دست برداشت شده و در مزرعه باقي مي‌ماند زماني كه رطوبت دانه‌ها به حدود 20 درصد رسيده و غلاف‌ها خشك شده باشند، به خرمنگاه منتقل شده و خرمنكوبي مي‌گردند.


در مورد لوبیا (قرمز و سفید) و رقم های ایستاده به محض زردی بوته ها برداشت صورت گرفته و بافه های حاصله در زمین باقی می ماند تا رطوبت به 20 درصد برسد تا خرمنکوبی گردد.

روستای فرزیان

تاريخ : پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, | 11:55 | نویسنده : meysam moradi

راهنماي كشت چغندرقند

پيش گفتار

داشتن آگاهي لازم درباره مسايل مختلف كاشت هر محصول، در بالا بردن توان توليد، عملكرد و سوددهي آن نقش بسيار مهمي ايفا مي كند. از اين رو لازم است كشاورزان قبل از اقدام به كشت هر نوع محصول درباره مراحل مختلف كاشت، داشت و برداشت آن اطلاعات لازم و كافي را كسب كنند. اين موضوع درباره چغندرقند نيز به عنوان يكي از زراعت هاي مهم و استراتژيك كشور صادق و بسيار پر اهميت است. لذا شركت قند اصفهان در راستاي اهداف بلند مدت بخش كشاورزي خود كه همانا افزايش ميزان موفقيت كشاورزان در امر توليد و بالا بردن خصوصيات كمي و كيفي چغندر قند است، به اجراي برنامه هاي مفيد آموزشي جهت كشاورزان طرف قرارداد بهايي خاص داده است. بدين منظور واحد كشاورزي اين شركت نسبت به تهيه سلسله مطالبي در مورد مسايل مختلف كشت چغندرقند، از انتخاب زمين تا برداشت محصول اقدام كرده است كه انشاا… در زمان هاي مقتضي در اختيار كشاورزان قرار مي گيرند. در اين نشريه به بحث پيرامون شرايط محيطي مناسب و اصول كلي كشت چغندر قند پرداخته مي شود.

 

محاسن كشت چغندرقند

كشت چغندرقند داراي محاسن زيادي مي باشد كه عمده ترين آنها عبارتند از:

1- چغندر يكي از اجزاء كليدي متشكله اقتصاد كشاورزي ملي است.

2- چغندرقند نسبت به طيف وسيعي از شرايط آب و هوائي و خاك سازگار است.

3- چغندرقند از نظر ارزش غذائي در رديف محصولاتي از قبيل برنج، ذرت، گندم، سيب زميني و حبوبات است.

4- در حال حاضر امكان كشت كامل مكانيزه چغندرقند فراهم شده است.

 5- چغندرقند در تناوب زراعي به خوبي جاي مي گيرد و عميق بودن ريشه و پاك بودن مزارع آن از علفهاي هرز اجازه مي دهد كه در تناوبهاي مختلف جايگزين شود. چغندر خاك را در بهترين شرايط براي كشت غلاتي كه بعداَ كشت مي گردند نگه مي دارد و عملكرد غلات را بهبود مي بخشد. چغندرقند گياهي وجيني است كه ضمن كم كردن تراكم (تعداد) علفهاي هرز حاصلخيزي و پوكي خاك را بهتر مي كند.

6- محصولات فرعي چغندر با ارزش است. سربرگ چغندر و همچنين تفاله مخلوط با ملاس به دست آمده بعد از بهره برداري كارخانجات، غذاي دام است. چغندر قند گياهي با دو محصول است، برگها جهت علوفه و ريشه جهت قند گيري.

7- ارزش اندام هوائي يك هكتار چغندرقند در بهبود حاصلخيزي خاك در صورتي كه به خاك برگردانده شود برابر 20 تا 30 تن كود حيواني است.

8- چغندرقند يك محصول تضميني است و همه ساله خريد آن توسط دولت تضمين مي گردد.

 

سازگاري چغندرقند

چغندرقند نسبت به شرايط مختلف محيطي داراي سازگاري نسبتا" زيادي مي باشد. نسبت به سرما، گرما، شوري و خشكي تحمل خوبي دارد. با اين حال براي رسيدن به حداكثر عملكرد، لازم است كه براي آن همانند ساير گياهان زراعي بهترين شرايط رشد را فراهم كرد. شرايط مناسب رشد چغندرقند به قرار زيرند:

1-حرارت:

بهترين رشد چغندر قند هنگامي صورت مي پذيرد كه حداكثر درجه حرارت در تابستان از 35 درجه تجاوز نكند و در پاييز نيز روزها آفتابي، دماي هوا در  شبها پايين و درجه حرارت حداقل به يخبندان نزديك شود. در كل، حرارت مناسب  رشد  چغندرقند بين  20 تا 24 درجه سانتيگراد است.

حرارت مناسب جهت جوانه زدن بذر چغندرقند بين 15 تا 20 درجه سانتيگراد است. اما جهت رسيدن به چنين درجه حرارت و كشت در آن شرايط، لازم است كه مدت زيادي از فصل رويش از دست رود و چنين امكاني عملا" وجود ندارد. بنابراين هنگامي كه درجه حرارت متوسط روزانه به 4 تا 5 درجه سانتيگراد رسيد، مي توان نسبت به كشت بذور اقدام كرد.

2- نور:

چغندر قند گياهـي روز بلند است و به نـور زيادي جهت رشد و تجمع قند در ريشه نياز دارد. وجود نور كافي در اواخر دوره رشد، موجب زياد شدن ذخيره قند و افزايش خواص كيفي چغندر قند مي گردد. بدين منظور  بايد فاصله صحيح بوته ها و تراكم مطلوب بوته در مزرعه را مورد توجه خاص قرار داد و ضمن كوشش در جهت حفظ سلامت برگها نسبت به كنترل سريع علف هاي هرز نيز اقدام عاجل انجام داد.

3- رطوبت:

با اينكه چغندرقند به خشكي مقاوم است، اما حصول يك عملكرد بالا، مستلزم وجود رطوبت كافي و برنامه ريزي دقيق آبياري است. براي چغندركاري معمولاً آبياري معتدل و سبك سودمند است، براي توليد يك ريشه 500 گرمي حدود 40 تا 50 ليتر آب مورد نياز است. كل آب مورد نياز چغندر قند در طول دوره رشد در مناطق مختلف كشور را بين 7300 تا 13600 متر مكعب در هكتار ذكر كرده اند.

4- خاك:

خاكهاي حاصلخيز داراي زهكشي مناسب، با بافت متوسط (رسي - شني) و اسيديته (pH ) خنثي تا كمي قليايي (7 تا 2/7) براي چغنـدرقند منـاسب هستند. خاكهاي داراي مقادير زياد سنگ ، خاكهاي فشرده و سفت كه معمولاً با فقدان مواد آلي همراه هستند، براي كشت چغندرقند مناسب نمي باشند. اصولاً، محيط خاكي مناسب براي چغندرقند محيطي است كه در بين ذرات خاك آن هواي فراوان وجود داشته باشد و خاك، سفت و متراكم نباشد كه مانع گردش و نفوذ آب شود.خاك سست و پوك اجازه مي دهد كه ريشه چغندر به صورت عميق در زمين فرو رود و به خوبي رشد كند.

چغندرقند جز در مراحل اوليه رشد نسبت به شوري خاك مقاوم است. با اين حال شوري بالاي خاك به عنوان يك عامل محدود كننده در توليد چغندرقند به حساب مي آيد.

 

تاريخ كاشت:

به طور كلي نمي توان تاريخ دقيقي از لحاظ تقويمي براي كشت چغندرقند در هر منطقه بيان كرد. توصيه دقيق تاريخ كاشت بر اساس درجه حرارت صورت مي پذيرد. كشت چغندر قند در اولين زمان ممكن پس از پايان يخبندانهاي زمستانه (در اواخر اسفند و اوايل فروردين) امكان پذير است. تاخير در تاريخ كاشت، به خصوص در مناطق با دوره رشد كوتاه، منجر به كاهش عملكرد مي شود. هنگامي كه متوسط درجه حرارت روزانه به 4 تا 5 درجه سانتيگراد رسيد، مي توان بذر چغندرقند را كشت كرد. هنگام كاشت چغندر بايد وضعيت زمين از لحاظ رطوبت مطلوب باشد.

 

مراحل آماده سازي زمين:

ميزان محصول چغندرقند، تا حد زيادي بستگي به ساختمان خاك و آماده سازي بستر بذر دارد. عمق شخم، زمان شخم، كاربرد كود و استعمال علف كش ها پيش از ظاهر شدن جوانه هاي چغندرقند (جهت عاري شدن بستر كاشت از علف هاي هرز)، همگي از عواملي هستند كه محيط كشت مناسبي براي بذرها و بوته هاي جوان چغندر ايجاد مي كنند. بهترين زمان براي انجام شخم در مزارع مورد كشت فصل پاييز است كه در اين حالت امكان استفاده بهينه از ماشين آلات (در پاييز كه به آنها نياز نيست)، ذخيره سازي رطوبت مناسب درخاك، عدم تاخير كشت در بهار و صرفه جويي در مصرف آب فراهم مي گردد. از طرفي از ورود ماشين آلات سنگين جهت آماده سازي زمين در بهار به علت تعجيل زارعين در كاشت بهاره اجباراً قبل از گاورو شدن خاك جلوگيري مي شود و تخريب اراضي به حداقل خواهد رسيد.

در زمان شخم، كودهاي فسفره، پتاسه، كودهاي آلي و دامي در سطح مزرعه پخش مي شوند كه  تا عمق مناسبي با خاك مخلوط شوند. بهتر است فسفر مورد استفاده، از منبع سوپر فسفات و پتاسيم از منبع سولفات پتاسيم تامين شود. در شخم پاييزه، عمق شخم بايد بين 30 تا 35 سانتيمتر بوده و زمين در وضعيت مناسبي از لحاظ رطوبتي (گاورو) باشد. بلافاصله پس از اتمام سرما لازم است كه ساير مراحل آماده سازي زمين را انجام داد. در اين زمان تنها نياز به يك شخم سطحي با استفاده از گاو آهن قلمي است. چنين شخمي منجر به از بين رفتن علفهاي هرز تازه سبز شده نيز مي شود. جهت نرم كردن خاك و از بين بردن كلوخه هاي باقي مانده در زمين مي توان از ديسك استفاده كرد. پس از انجام عمليات مذكور، با استفاده از ماله، سطح زمين به طور كامل تسطيح

 مي شود. ماله كشي زمين همچنين منجر به فشرده شدن خاك و از بين رفتن فضاهاي داخل خاك مي شود و در نتيجه حالت مويينگي خاك و عمق كاشت يكنواخت را ممكن مي سازد. نكته مهم آن است كه در هنگام آماده سازي زمين، رطوبت خاك زياد نباشد، در غير اين صورت ساختار خاك تخريب مي شود.

 

انـواع بـذر و مقدار مصرف

بذور چغندرقند براساس تعداد جوانه هايي كه ايجاد مي كنند، به دو دسته كلي تقسيم شده اند:

1- بذور پلي ژرم (چند جوانه اي): بذوري كه در نتيجه كشت آنها معمولا" بيش از يك جوانه (معمولاً 2 تا 5) توليد مي شود را بذور پلي ژرم گويند.

2-بذور منوژرم (تك جوانه اي): بذوري كه از كاشت آنها تنها يك جوانه حاصل مي شود را منوژرم گويند.

بر اساس نوع بذر، قوه ناميه بذر، شرايط آب و هوايي،  روش كاشت، بافت و شوري خاك، قدرت حاصلخيزي زمين، زمان كاشت،  ميزان و نحوه آبياري، نحوه آماده سازي زمين و … مقدار بذر مورد استفاده در واحد سطح مزرعه متفاوت خواهد بود.

 به طور كلي در روش سنتي و در شرايط نامطلوب استفاده از 20 تا 25 كيلوگرم بذر پلي ژرم در هكتار كـافي است و در صورتي كه زمين سنگين و شور باشد لازم است كه از مقدار بذر بيشتري (حدود 30 كيلوگرم ) استفاده كرد. 

در روش كشت مكانيزه براي يك هكتار چغندركاري، حدود 3-2 كيلوگرم بذر با قوه ناميه حداقل 90 درصد نياز است كه در فاصله خطوط 50 سانتيمتر و فاصله بذور 8-4 سانتيمتر و در عمق 2 تا 3 سانتيمتر كشت مي شوند. در شرايطي كه وضعيت زمين براي كشت اين بذور مناسب نباشد، از بذور چند جوانه اي استفاده مي شود كه در مورد اخير حداكثر 12-10 كيلوگرم بذر نياز خواهد بود.

 

روشهاي كشت چغندرقند:

كشت چغندرقند به روشهاي سنتي، مكانيزه و نشايي صورت مي گيرد:

الف- روش سنتي (كرتي):

در اين روش پس از اتمام عمليات تهيه زمين، به وسيله بيل يا مرزكش، در زمين كرتهايي ايجاد مي شود. نكته مهم اين است كه بايد سطح كرتها حتما" صاف باشد. وجود پستي و بلندي در زمين، منجر به نرسيدن آب به نواحي بلند و همچنين جمع شدن آب در نواحي گودتر مي شود كه اين كار سبب هدر رفتن مقدار زيادي آب مي شود. تجمع آب در مزرعه سبب خفگي ريشه ها و افزايش فعاليت قارچ هاي ايجاد كننده پوسيدگي ريشه مي شود. پس از تهيه كرتها، بذرها با دست در داخل كرتها پاشيده شده و تا عمق 2 تا 3 سانتيمتري با خاك مخلوط مي شوند.

افزايش مقدار بذر مصرفي، بالا رفتن ميزان مصرف آب، شديدتر شدن بيماري پوسيدگي ريشه، عدم امكان استفاده از ادوات مكانيزه براي انجام فعاليت هاي مربوط به داشت و برداشت و در نهايت بالا رفتن هزينه هاي توليد، از مهم ترين معايب اين روش كشت هستند. به طور كلي كشت چغندرقند به اين روش به علت وجود مشكلات فراوان توصيه نمي شود.

ب-روش مكانيزه:

در اين روش بذور چغندرقند در وسط و يا طرفين پشته ها كشت مي گردند و به روش نشتي و يا باراني آبياري مي شوند. در اين حالت آب هيچگاه پاي گياه نمي رسد و در نتيجه سطح خاك سله نمي بندد. از طرفي امكان گسترش و ايجاد بيماريهاي گياهي (به خصوص پوسيدگي ريشه) بسيار كمتر خواهد بود. از مهم ترين مزاياي اين روش آسانتر شدن عمليات كاشت، داشت و برداشت و در نتيجه كاهش هزينه هاي توليد و همچنين كاهش مصرف آب و بالا رفتن راندمان آبياري است.

مهم ترين نكات مورد توجه در كاشت مكانيزه چغندرقند به قرار زير هستند:

1-در صورت استفاده از سيستم آبياري نشتي، سطح زمين بايد كاملا" تسطيح شود و قطر دانه هاي خاك كمتر از دو سانتيمتر باشد. شيب مناسب زمين در كشت مكانيزه حدود 1 تا 2 در هزار است. كشت يكدست، تنظيم مناسب عمق كاشت و كاهش ضايعات برداشت مكانيزه فقط در صورت تسطيح بودن كامل زمين امكان پذير است.

2- مهم ترين مسئله در مورد تهيه زمين چغندرقند آن است كه خاك تا عمق حدود 3 سانتيمتر كاملا" نرم ، بدون هر گونه عوامل نامساعد مانند سنگ، كلوخ، ريشه گياهان و … باشد. در كل عمق بذركاري بسته به نوع خاك، امكان نزول باران يا آبياري براي جوانه زني و حرارت خاك بين 2 تا 5 سانتيمتر مي باشد.

3-در صورتي كه زمين از نظر تسطيح و يا دانه بندي مشكلاتي داشته باشد، استفاده از بذور منوژرم مناسب نبوده و بهتر است از بذور چند جوانه استفاده شود. در صورت بهره گيري از بـذور پلي ژرم جهت كشت مكانيزه، بهتر است از بذور درجه بندي شده (كاليبره) استفاده شود.

4- مناسب ترين فاصله رديفهاي كاشت (نشتي ها)50 سانتيمتر بوده (هر چند كه روشهاي كشت ديگري نيز وجود دارند) و طول فاروها با توجه به بافت خاك از 120 تا 150 متر تغيير مي نمايد. البته در سيستم هاي آبياري باراني، مسئله تسطيح زمين و رعايت طول خطوط كاشت اختياري بوده و با توجه به ظرفيت سيستم آبياري انتخاب مي شوند.

5- در كاشت بذور منوژرم استفاده از بذرافشانهاي پنوماتيك و دقيق كارها توصيه مي شود. تنظيم دقيق بذركارها از نظر ميزان ريزش بذر و رعايت فاصله دقيق خطوط و عمق كاشت، كمك شاياني در تسهيل عمليات بعدي داشت مي نمايد. سرعت مطلوب بذركارها كمتر از پنج كيلومتر در ساعت مي باشد.

6- آبياري از نكات مهم كشت چغندرقند بوده و لازم است كه تا مرحله چهار برگي خاك به صورت مرطوب باقي بماند. بذر چغندرقند به لحاظ دارا بودن يك لايه پوشش سخت، در زمان كشت براي توليد جوانه به رطوبت زياد نياز دارد. بذر چغندر در اين مرحله در اطراف خود 120 تا 150 درصد وزنش آب لازم دارد تا جوانه آن تندش كرده و از بذر خارج شود. زماني كه جوانه ها توليد، ولي هنوز از خاك خارج نشده اند، لازم است براي سهولت و سرعت خروج جوانه هاي ضعيف اوليه از خاك، زمين را مجددا آبياري كرد تا سطح خاك، نرم و مرطوب شود. پس از آنكه جوانه ها از خاك خارج شدند، فواصل و تعداد دفعات آبياري و مقدار مصرف آب بستگي به شرايط جوي (مقدار ريزش باران، درجه حرارت، ميزان رطوبت محيط و… )، بافت خاك، شيب زمين، رقم چغندر ومرحله رشدي آن دارد. آبياريهاي سنگين در زمان كاشت به دليل سرد شدن زمين، موجب تاخير در سبز شدن بذور مي شود.

 

علف هاي هرز و كنترل آنها

 يکي از گياهاني که بيشترين خسارت را از وجود علف هاي هرز در مزارع مي بيند، چغندرقند است. چغندرقند در ماههاي اوليه رشد در رقابت با علفهاي هرز بسيار ضعيف است، که اين مسئله منجر به كاهش شديد عملكرد در مزارع آلوده به علف هاي هرز مي شود. به طور كلي خسارت ناشي از علفهاي هرز در مزارع چغندرقند، بسيار بيشتر از خسارت آفات و بيماريها است. در موارد متعدد، بر اثر عواملي مانند استفاده نادرست از علف کش هاي مناسب و يا عدم وجين به موقع مزارع، هكتارها مزرعه چغندر زير هجوم و سلطه علفهاي هرز منهدم شده اند.

مهمترين مرحله خسارت علف هاي هرز در مزارع چغندرقند تا مرحله 8  برگي شدن بوته هاي چغندر مي باشد. چنانچه مزرعه چغندرقند را در سه ماهه اول بعد از كاشت عاري از علف هرز نگه داريم، ديگر نياز به دفع علفهاي هرز نخواهد بود و خسارتي به محصول وارد نمي کند. اما خاطر نشان مي گردد که كنترل علفهاي هرز مزارع چغندرقند تا زمان برداشت در جلوگيري از به بذر نشستن آنها جهت کاهش ميزان آنها در کشتهاي بعدي اهميت زيادي دارد. همچنين حذف علف هاي هرز در طول فصل رشد، منجر به برداشت راحت تر محصول نيز خواهد شد.

از مجموع مطالب ذکر شده مشخص مي گردد که کنترل به موقع علف هاي هرز به همراه تنک نمودن سريع تر مزارع چغندرقند از اهميت بسيار زيادي برخوردار  بوده و تاخير در انجام عمليات تنک و وجين مزارع خسارتهاي جبران ناپذيري را به کشاورزان وارد مي آورد.

به طور کلي، جهت دستيابي به کنترل موثرتر علفهاي هرز مزارع چغندرقند، لازم است که از چندين روش مختلف شامل سمپاشي مزارع، استفاده از کولتيواتور و وجين دستي به صورت ترکيبي، به شرح زير استفاده نمود.

الف- اولين و اساسي ترين قدم در کنترل علف هاي هرز استفاده از سموم علف کش مناسب مي باشد. ميزان موفقيت در استفاده از علف کش ها ، کاملاً در ارتباط با نحوه صحيح مصرف آنها مي باشد.

ب- علاوه بر استفاده از علف کشهاي مناسب، براي از بين بردن علفهاي هرز باقي مانده بين خطوط كشت لازم است از كولتيواتور استفاده گردد.

ج- در هر صورت بخشي از علف هاي هرز روي رديف هاي کاشت به دلايل مختلف، بوسيله با مورد استفاده از بين نمي روند و به دليل قرار گرفتن در نزديكي بوته هاي چغندرقند به وسيله كولتيواتور نيز قابل كنترل نيستند، که لازم است اين علف ها در زمان تنک کردن مزرعه توسط کارگران حذف شوند تا يک مزرعه عاري از علف هرز ايجاد گردد.

آفات و بيماريهاي مزارع چغندرقند

چغندرقند مورد حمله آفات و عوامل بيماريزاي زيادي قرار مي گيرد. بر طبق آمار موجود متوسط خسارت سالانة آفات وبيماريها روي چغندر قند بين 11 تا 33 درصد مي باشد. به عنوان مثال آفت كارادرينا مي تواند در طول يك شبانه روز مزارع جوان چغندر قند را نابود نمايد و يا در بعضي از مزارع كه تعداد سرخرطوم كوتاه چغندر زياد باشد، قسمت زيادي از بوته هاي دو برگي و جوان چغندر بوسيلة اين حشره خورده مي شود و سطح سبز مزرعه از بين ميرود كه احتياج به واكاري پيش مي آيد. جبران چنين عقب ماندگي هايي در طول فصل رشد امكان پذير نيست.

با توجه به اينكه سود توليد چغندر به عملكرد حاصل و كاهش هزينه هاي توليد وابستگي زيادي دارد، لازم است برنامه ريزي دقيقي براي مبارزه با آفات و امراض به عمل آيد تا از افت شديد عملكرد پيشگيري شود. يك برنامه موفق كنترل شامل روشهاي هماهنگي است كه از ابتداي كشت و حتي قبل از آن تا پايان فصل زراعي يكي پس از ديگري بكار گرفته شوند تا در نهايت نتايج قابل قبولي را به بار آورد.

مهم ترين آفات مزارع چغندرقند استان اصفهان عبارتند از:

كك، سرخرطوم كوتاه، كرم طوقه بر، پروانه برگخوار (كارادرينا)، بيد چغندرقند ( ليتا)، شته هاي برگي، شته ريشه، كنه

مهم ترين بيماريهاي مزارع چغندرقند استان اصفهان عبارتند از:

پوسيدگي ريشه و طوقه، نماتد مولد سيست، كرلي تاپ، سفيدك سطحي، ويروس هاي زردي

 

تنك كردن

يكي از عمليات اجباري و پر خرج زراعت چغندرقند تنك كردن است. در اغلب موارد تعداد زيادي بوته اضافي در اثر مصرف بيش از حد بذر در مزرعه بو جود مي آيند كه بايد اين بوته هاي اضافي را حذف نمود تا جوانه هاي باقيمانده فرصت رشد پيدا نموده و محصول مناسبي بدهند. در صورت عدم تنک مزرعه بوته ها نور، دما، هوا و مواد غذائی کافی دريافت نكرده و از رشد کمی برخوردار می شوند. هر چه زمان تنك كردن زودتر باشد، بوته هاي باقيمانده از رشد بهتري برخوردار هستند. بهترين زمان تنک قبل از مرحله شش برگی بوته ها است. به طور كلي دير تنك كردن مزرعه به منزله دير كاشتن آن است. آنجا كه پس از اتمام عمليات تنك ممکن است ريشه بعضی از بوته های باقيمانده آسيب ديده باشند، انجام يك مرحله آبياری سنگين لازم است.

 

تغذيه چغندرقند

همانند ساير محصولات كشاورزي، چغندر قند نيز تنها بخشي از نيازهاي غذائي خود را از خاك تامين مي نمايد و بقيه را بايستي از كودهاي شيميايي، كودهاي آلي و يا محلول پاشي روي سطح برگ تامين نمود. براي زراعت چغندرقند بايد، كودهـاي فسفره و پتـاسه را بـه مقـدار توصيه شده در پـائيز به طـور يكنـواخت در زميـن پخش كـرده و ابتدا با ديسك سبك در عمق 10-5 سانتيمتري خاك مخلوط كرد. سپس اقدام به شخم عميق اوليه نموده تا كود در سطوح مختلف خاك تا عمق شخم به طور يكنواخت توزيع گردد. ترجيحاً ‌مصرف فسفر از منبع سوپر فسفات و پتاسيم از منبع سولفات پتاسيم توصيه مي گردد. با توجه به نقش مهمي كه پتاسيم در رشد و توسعه چغندرقند ايفا مي نمايد لازم است كه استفاده از كودهاي پتاسه همواره مورد توجه ويژه قرار گيرد.

كاربرد كودهاي آلي بخصوص كودهاي حيواني مي تواند تا حد زيادي در افزايش عملكرد كمي و كيفي مزارع چغندرقند مفيد فايده واقع گردد كه بهتر است حتي المقدور از اين كودها در مزارع استفاده شود. 

كمبود عناصر ميكرو (آهن، منگنز، بر، روي و . . . ) در مزارع چغندرقند در بعضي از مواقع تا حدود 30 درصد از عملكرد محصول مي كاهد و نيز سبب كاهش  مقاومت ريشه ها به بيماريها و آفات مي گردد، كه اين مسئله ضرورت به كارگيري اين كودها را در مزارع به خوبي مشخص مي كند.

مهم ترين نكته در خصوص كود دهي به چغندرقند استفاده صحيح از كودهاي ازته است. بعضي از كشاورزان تا آخرين روزهاي قبل از برداشت اقدام به مصرف كودهاي ازته مي كنند كه اين كار بسيار اشتباه است و از كيفيت چغندر به خصوص درصد قند به شدت مي كاهد.  به طور كلي  استفاده از كودهاي شيميايي به طور صحيح و فني يكي از راههاي رسيدن به محصول بالاتر است. اگر در مصرف كودهاي مورد نياز در زمانهاي مناسب  كوتاهي شود، عملكرد محصول كاهش مي يابد. همچنين مصرف بيش از حد كودها علاوه بر از دست رفتن مقادير زيادي كود، تخريب ساختمان خاك و آلودگي محيط زيست را نيز در پي دارد. از طرفي اين مسئله به مسموميت گياه منجر مي شود و محصول نهايي را نيز كاهش مي دهد. به عنوان مثال مصرف كمتر از حد ازت سبب كاهش عملكرد ريشه چغندرقند تا حدود 50 درصد مي شود. از سوي ديگر مصرف زيادتر از حد آن سبب كاهش درصد قند (عيار) تا چندين واحد خواهد شد. بنابراين لازم است  بر اساس روش صحيح، ميزان تقريبي كودهاي مورد نياز را در مزرعه تعيين كرد. اين كه چه مقــدار كود در طول فصـل زراعـي و در زمـان كشت بايد مصرف شود، از طريق آزمايش هاي تجزيه خاك مشخص مي شود.

 

آبياري چغندرقند

عملاً تمام روشهاي شناخته شده آبياري در سطح دنيا  شامل آبياري سطحي (از طريق جوي و پشته، آبياري كرتي و نواري) و روشهاي مختلف آبياري باراني در چغندر قند مورد استفاده قرار مي گيرند.

چغندرقند يكي از گياهان مقاوم به خشكي است، به طوري كه مزرعه چغندرقندي كه دچار تنش خشكي شود، مي تواند حداكثر ظرفيت توليد خود را به شرط بهبود شرايط به دست آورد. به همين دليل، تنش آبي اين گياه در مقايسه با گياهان ديگر مانند سيب زميني به عملكرد محصول كمتر خسارت مي زند. همچنين مرحله رشد حساس به تنش خشكي در چغندرقند مشابه آنچه كه در گلدهي غلات ديده مي شود وجود ندارد. بنابراين با وجود چنين شرايطي درخصوص چغندرقند، مي توان مديريت بسياري مناسبي بر آبياري مزارع چغندرقند اعمال نمود و حداكثر ميزان صرفه جويي را در اين مزارع بخصوص در وضعيت خشكسالي كنوني داشت.

چغندرقند داراي سيستم ريشه عميق است که آب را از حدود 90 تا 110 سانتيمتري عمق خاک استخراج مي کند. چغندر حدود 70% آب مورد نياز خودش را تا عمق 60 سانتيمتري مي گيرد. لذا در صورتي که سطح خاک خشک باشد اما در اعماق پائين تر آب کافي وجود داشته باشد، مشکلات تنش کم آبي به حداقل مي رسد.

به طور كلي در مرحله جوانه زني بذر، چغندرقند به آبياري هاي سبک و متعدد نياز است. اما پس از عمليات تنك انجام يك آبياري سنگين ضرورت مي يابد و  در طول فصل رشد فواصل آبياري بسته به بافت خاک و شرايط آب و هوايي تفاوت دارد. همچنين 2 تا 4 هفته قيل از برداشت نيز بايدآبياري ها قطع شود كه اين زمان قطع آبياري بايد به گونه اي باشد كه خاک آنقدر خشک نشود که برداشت با مشکل مواجه شود.

با توجه به اينكه در استان اصفهان خشكسالي همواره گريبانگير توليد محصولات كشاورزي مختلف همانند چغندرقند مي باشد ، جهت جبران اين كم آبي، تغيير الگوي كشت، بهبود راندمان آبياري، افزايش بهره وري از آب و اعمال تكنيك هاي كم آبياري (از جمله طولاني كردن دور آبياري، حذف آبياري در مراحلي از رشد گياه كه حساسيت كمتري به كم آبي دارد و ...) ضروري است و در اين زمينه استفاده از روش هاي نوين آبياري نيز بيش از پيش بايد مورد توجه قرار گيرد. به لحاظ مقاومت بالاي چغندرقند در مقابل بروز تنش هاي خشكي، استفاده از شيوه هاي كم آبياري مي تواند تا حد زيادي در خصوص كاهش مصرف آب در اين زراعت مفيد فايده واقع شود و مي تواند جايگزين مناسبي براي بسياري از زراعت هاي با مصرف آب بيشتر گردد.

افزايش عملكرد ريشه در مزارع چغندرقند

چغندرقند بر خلاف اکثر محصولات زراعي که بر اساس وزن خريداري مي شوند با دو فاکتور وزن و درصد قند (عيار) خريداري مي شود:

براي بالا بردن مقدار محصول در واحد سطح لازم است نكات زير در نظر گرفته شود:

1) استفاده از بذور اصلاح شده مناسب كشت هر منطقه

2) آبياري كامل و صحيح و استفاده مفيدتر از منابع آب با توجه به كمبود شديد آب در اكثر مناطق كشور و  ‌تناسب سطح كشت با آب موجود

3)  داشتن دقت فراوان در جهت ايجاد تراكم مطلوب بوته در واحد سطح (80 تا 100 هزار بوته در هكتار)

4) تغيير روشهاي كاشت و بهبود عمليات زراعتي با استفاده از ماشين‌آلات جديد براي تهيه زمين و ساير عمليات لازم.

5) استفاده صحيح  از كودهاي دامي و شيميايي

6) انتخاب تناوب صحيح

7) ‌انتخاب زمين مناسب از نظر عمق و بافت خاك

8) رعايت تاريخ كاشت مناسب در هر منطقه

9) مبارزه صحيح و بموقع با آفات و امراض گياهي و به خصوص علفهاي هرز

10) برداشت به موقع و صحيح چغندرقند و تحويل آن به كارخانجات قند بلافاصله پس از برداشت

11)تنظيم صحيح ماشينهاي برداشت چغندرقند و كاهش ضايعات برداشت.

 

 

عوامل موثر بر افزايش درصد قند

از زماني كه يك كشاورز تصميم به كشت چغندر مي گيرد تا زماني كه چغندر برداشت و بارگيري مي شود، در كليه مراحل، نحوه اقدامات و فعاليت هاي او در كاهش و يا افزايش عيار مؤثر مي باشد. به طور كلي  مهمترين عوامل موثر بر درصد قند چغندرقند به قرار زير هستند:

ا- انتخاب بذر متناسب با شرايط آب و هوايي، طول دوره رشد و مقاوم به عوامل نامساعد كشت در منطقه، افزايش ميزان عيار را در پي دارد.

2- انجام شخم مناسب به منظور افزايش نفوذپذيري خاک و جلوگيري از چند شاخه شدن ريشه ها و نيز جمع آوري سنگهاي موجود در خاك مزرعه تا حد امكان، از اهميت بسيار زيادي در افزايش درصد قند برخوردار است.

3- وجود تعداد  مناسب بوته در واحد سطح (9 تا 10 بوته در هر متر مربع) به افزايش عيار منجر مي گردد.

4- انتخاب تاريخ دقيق کاشت چغندرقند در افزايش درصد قند اهميت بسيار دارد.

5- كنترل به موقع علف هاي هرز به ميزان زيادي در افزايش عيار چغندرقند نقش دارد.

6- تغذيه اصولي گياه تأثير بسياري در بهبود وضعيت توليد قند در چغندرقند دارد. مصرف بيش از حد و ديرهنگام کودهاي ازته (بخصوص اوره و نيترات آمونيوم) باعث کاهش ميزان قند خواهد شد. همچنين کمبود ساير عناصر (آهن، روي، منگنز، منيزيم، بر و ... ) غلظت قند در ريشه را کاهش مي دهد.

7- انجام آبياري هاي صحيح و به موقع در بالارفتن كيفيت ريشه ها چغندرقند نقش مهمي ايفا ميكند.

8- كنترل به موقع آفات و بيماري ها در طول فصل به بهبود وضعيت كيفي ريشه هاي توليدي مي انجامد.

9-حفظ سلامت برگها تا آخرين لحظات رشد از گزند آفات و يا عدم چرانيدن آنها باعث  افزايش عيار مي گردد.

10- برداشت به موقع چغندرقند با توجه به  علايم رسيدگي مزرعه موجب افزايش درصد قند ريشه ها مي شود.

11- ممانعت از يخ زدن چغندرقند در جلوگيري از كاهش عيار فوق العاده موثر است.

12- چنانچه بوته ها به مدت شش هفته در معرض دماي 4 تا 8 درجه سانتيگراد قرار گيرند، به ساقه مي روند و ميزان قندشان كاهش مي يابد که در صورت رعايت دقيق تاريخ كاشت مي توان از اين عمل ممانعت نمود.

13-سرزني صحيح چغندرقند منجر به بالارفتن كيفيت چغندر تحويلي به كارخانه مي گردد.

14-عدم تأخير در جمع آوري و حمل چغندرقند به کارخانه به دليل كاهش تنفس ريشه و ممانعت از تجزيه قند ها در بالارفتن درصد قند موثر است.

***************************************************************

 

روستای فرزیان

تاريخ : پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, | 11:31 | نویسنده : meysam moradi
 

سیب زمینی ( از کاشت تا برداشت)

چنانچه غذای شما اندکی شور شد، تکه های سیب زمینی را درآن بریزید تا نمک اضافی را به خود جذب کند.
"صراط" - نام علمی‌سیب زمینی solanum tubersum می باشد (solanum برگرفته از كلمه لاتین به معنی "آرام بخش"است). سیب زمینی یک گیاه یک ساله از خانواده (solanacea) میباشد. گوجه فرنگی، بادمجان و فلفل ها نیز جزو همین خانواده محسوب میگردند. 
به گزارش سرویس اجتماعی صراط هندی ها در حدود هـزار سـال پـیـش نخـستـیـن مـــردمانی بودند که سیب زمـیـنــی را در آمریکای جنوبی در پرو کشت دادند. این توبرکولها از زمانی که اسپانیولیها به کشورهای آمریکای جنوبی مانند پرو ، بولیوی و شیلی قدم نهادند شناخته شدند و در قرن شانزدهم کشورهای انگلستان ، هلند ، اسپانیا ، ایتالیا و فرانسه از توبرکولهایی که از آمریکا آورده شده بود سیب زمینی را بدست آوردند. در آن زمان به علت عقاید و نظرات خاصی که علیه کشت سیب زمینی وجود داشت کشت آن رونق چندانی نیافت ولی پس از تبلیغات و فعالیتهایی که از طرف شخصی به نام Parmentier صورت گرفت کشت آن رونق و توسعه یافت تا امروز که به پایه کنونی رسیده است.


آنتوان آگوستین پارمنتیر (Montdidier آگوست 12، 1737 - دسامبر 13، 1813) 


بیش از هـزار گـونه سیـــب زمینی در سراسر جهان وجود دارد. نام نخست سیب زمینی (batata) بوده است که اسپانیایی ها آن را در قرن 16 به (potato) تغییر دادند. سیب زمینی خوراکی در واقع قسمت غده مانند(tuber) ساقه زیرزمینی گیاه سیب زمینی میباشد. 2نقش غده سیب زمینی ذخیره غذایی گیاه و خاستگاه نسل بعدی سیب زمینی ها میباشد. 


انواع سیب زمینی
سیب زمینی ها بر اساس طعم، اندازه، شکل، رنگ و میزان محتوای نشاسته ای به انواع گوناگونی تقسیم بندی میگرند. پوست سیب زمینی به رنگهای زرد، قهوه ای، صورتی، قرمز و ارغوانی (آبی) موجود میباشد. خود سیب زمینی نیز یا سفید است و یا همرنگ پوست خود. 



1- سیب زمینی پوست قهوه ای (russet): پوست قهوه ای و درون سفید دارد. شکل آن کشیده است و سطح آن زبر و ناهموار است. میزان نشاسته آن زیاد و آب کمتری دارد. بهترین سیب زمینی برای سرخ کردن و پختن میباشد. 



32_2


 

2- سیب زمینی با پوست زرد (yu con): پوست زرد رنگ دارد و طعم کره میدهد.برای پختن و تهیه پوره مناسب است. 

 

 

33_3

 

3- سیب زمینی شیرین (sweet): دارای مغز زرد، سفید و یا نارنجی رنگ است. ارزش تغذیه ای بالایی دارد.

34_1

 

4- سیب زمینی های انگشتی (finger):کوچک و باریک هستند.

35_3

 

5- سیب زمینی قرمز:پوست قرمز و درون سفید دارد. برای آب پز کردن، بخار پز کردن و تنوری کردن مناسب است.

 

 

36_3



ترکیبات سیب زمینی 

80 درصد سیب زمینی را آب، 20 درصد آن را مواد جامد (عمدتا نشاسته) و 0.5 درصد آن را سلولز تشکیل میدهد. 

ترکیب شیمیایی
توبرکول تازه سیب زمینی در حدود 60 درصد وزن خود آمیدن دارد و با این آمیدن مقداری مواد پروتئیک وجود دارد که میزان آن متغیر بوده و معمولا کم است. سولانین به مقدار خیلی کم و بی‌ضرر در سیب زمینی وجود دارد ولی در سیب زمینیهای سبز شده مقدار آن زیاد می‌شود و مصرف این قبیل سیب زمینیها را خطرناک بسازد. کمی کولین نیز در سیب زمینی یافت می‌شود. نسبت مواد پروتئیک و نشاسته در سیب زمینی حائز اهمیت زیادی است.

چون بطوری که می‌دانیم در میان انواع متعدد سیب زمینیهایی که شناخته شده‌اند. بعضی از آنها هنگام پختن از هم باز و متلاشی می‌شوند. علت متلاشی نشدن سیب زمینیهای دسته دوم همان وجود مقدار زیادتری مواد پروتئین در آنها است که بر اثر پختن منعقد و سفت شده موجب مقاومت بیشتر سیب زمینی در مقابل گرما می‌گردند در چنینی حالتی نسبت مواد ازته تام موجود در سیب زمینی به نشاسته حداقل 0.12 است. اگر نسبت مواد ازته کمتر از این مقدار باشد سیب زمینی در اثر حرارت متلاشی می‌شود.


دستورات غذایی جدید و خوشمزه با سیب زمینی
با توجه به خواص سیب زمینی و اینکه این ماده غذایی برای حفاظت در برابر بیماریهای قلبی و عروقی و ساختن سلولهای عصبی بسیار مفید است غذاهایی حاوی این ماده را به شما توصیه می‌کنیم.



ارزش تغذیه ای 100 گرم سیب زمینی خام: 

آب 82 گرم 

کالری 70 کیلو کاری 

پروتئین 2 گرم 

کربوهیدرات 19 گرم 

چربی 0.1 گرم 

تیامین 0.11 میلی گرم 

ریبوفلاوین 0.04 میلی گرم 

ویتامین B6 0.25 میلی گرم 

ویتامین C 19 میلی گرم 

نیاسین 1.2 میلی گرم 

آهن 1.8 میلی گرم 

کلسیم 9 میلی گزم 

منیزیوم 10 میلی گرم 

منگنز 0.25 میلی گرم 

مس 0.35 میلی گرم 

فسفر 26 میلی گرم 

پتاسیم 500 میلی گرم 

سدیم 204 میلی گرم 

فیبر 3 گرم 

کلسترول 0 گرم 

نکته: سیب زمینی شیرین منبع بسیار خوب ویتامین A و C میباشد. در سیب زمینی های دیگر میزان ویتامین A بسیار ناچیز است. سیب زمینی شیرین حاوی ترکیب اکسالات است بنابراین افرادی که دچار ناراحتی های کلیه و کیسه صفرا میباشند باید از مصرف آن خودداری کنند. همچنین اکسالات در جذب کلسیم تداخل ایجاد میکند. بنابراین افرادی که دچار فقر کلسیم هستند، باید حداقل 2 ساعت پس از مصرف مکمل های کلسیم سیب زمینی شرینی مصرف کنند. 

نکته: سیب زمینی دارای شاخص گلیسمیک بالایی میباشد.بدین معنی که سطح قند خون را به سرعت بالا میبرد.بنابراین بیماران دیابتی بایستی تحت نظر پزشک خود از سیب زمینی استفاده کنند. 

نکته: سیب زمینی منبع خوبی از ویتامین C، ویتامین B6، پتاسیم، منگنز، مس و فیبر است. 

نکته: سیب زمینی یک ماده غذایی مغذی و کم چرب است. سیب زمینی آب پز، بخار پز، تنوری و کباب شده بهترین شکل مصرف سیب زمینی می باشند. 

نکته: سیب زمینی حاوی مواد آنتی اکسیدان بوده و خاصیت ضد سرطانی و محافظت از قلب و عروق را دارا است. 

نکته: سیب زمینی حاوی ترکیباتی موسوم به KUKOAMINES میباشد که باعث کاهش فشار خون میگردد. 


سیب زمینی تنوری

هضم سیب زمینی

نشاسته(starch) یک کربوهیدارت کمپلکس و نامحلول در آب است. نشاسته از ترکیب دو پلی ساکارید به نامهای آمیلوز(AMYLOSE) و آمیلو پکتین(AMYLOPECTIN) تشکیل یافته است. هر دو این آنها پلی مرهای گلوکز میباشند. یک زنجیره پلیمر نشاسته نمونه از 2500 مولکول گلوکز تشکیل یافته است. نشاسته در بدن انسان قابل هضم میباشد. ابتدا نشاسته در دوازدهه توسط آنزیم آمیلاز(AMYLASES) به مالتوز تبدیل میشود. سپس مالتوز در روده باریک توسط آنزیم مالتاز به گلولکز تبدیل میگردد. 

سیب زمینی از دانه های نشاسته محصور در یک پوشش سلولزی تشکیل شده است. از آنجایی که بدن انسان قادر به هضم سلولز نمیباشد. از این رو مصرف سیب زمینی خام، حتی اگر بطور کامل هم جویده شود از سراسر لوله گوارش بدون آنکه هضم گردد، خواهد گذشت. بنابراین مصرف سیب زمینی خام هیچگونه ارزش غذایی نخواهد داشت. اما اگر سیب زمینی پخته شود پوشش سلولزی آن پاره شده و محتویات آن(نشاسته و مواد مغذی) میتواند هضم گردد. همچنین با پختن سیب زمینی دانه های نشاسته با جذب آب حجیم تر میگردند. 

سموم موجود در سیب زمینی

دو گلیکو آلکالوئید تلخ مزه و سمی بنامهای سولانین(SOLANINE) وچاکونین(CHACONINE) در برگها ، میوه ها، گلها، و ساقه های سیب زمینی وجود دارد. سولانین به عنوان سیستم دفاعی گیاه عمل کرده و گیاه سیب زمینی را از شر آفات و بیماریها مصون میدارد. میزان بسیار اندکی سولانین در پوست و زیر پوست سیب زمینی وجود دارد، که میزان مجاز آن 0.2mg/g میباشد. اما هنگامی که سیب زمینی در معرض نور قرار میگیرد، این میزان میتواند تا 1mg/g افزایش یافته و ایجاد مسمومیت کند. سولانین اغلب در پوست و حداکثر تا 3 میلی متر زیر پوست تجمع می یابد. 

نکته: سیب زمینی تلخ مزه به معنای افزایش سطح سولانین در آن است. (البته میتواند به علت افزایش قند نیز باشد) 

نکته: برگ و میوه سیب زمینی حاوی سولانین میباشد که خاصیت مخدری و آرام بخشی دارد. اما مشروط بر اینکه به عنوان ضماد استفاده گردد. 

نکته: سرخ کردن سیب زمینی تا دمای 170 درجه سانتی گراد سولانین را تا حد زیادی نابود میسازد. (اما پختن در مایکروویو و آب پز کردن تاثیری ندارد) 

نکته: علایم مسمومیت با سولانین: سردرد، سرگیجه، تهوع، استفراغ، تب، زردی، کاهش حرارت بدن، فلج، اسهال، دل پیچه، کما و حتی مرگ. 

نکته: مصرف سیب زمینی خام بشرطی که پوست کنده باشد سمی نیست اما ایجاد نفخ میکند. 

علت سبز شدن رنگ پوست سیب زمینی: 

هنگامی که سیب زمینی در معرض نور قرار میگرد، رنگدانه های سبزی روی پوست آن تشکیل میشود، که همان کلروفیل است. اما این سبز شدن افزایش سطح سولانین را نیز در پی دارد. بنابراین لکه های سبز رنگ پوست سیب زمینی را حتما قبل از مصرف جدا کنید. 

آیا پوست سیب زمینی مغذی است؟ 

بله. بیشترین میزان فیبر سیب زمینی و بیشتر ویتامینهای آن در مجاورت پوست سیب زمینی قرار دارد. بنابراین مصرف سیب زمینی با پوست توصیه میگردد. (مشروط بر اینکه قسمت های سبز آن را گرفته و پوست را کاملا شسته باشید) 

علت قهوه ای شدن سیب زمینی پوست کنده چیست؟ 

سیب زمینی پوست کنده و قطعه قطعه شده در معرض هوا قهوه ای رنگ میشود. علت تغییر رنگ وجود آنزیم تیروزیناز tyrosinase در سیب زمینی است که با اکسیژن هوا و همچنین فنولهای حاوی آهن موجود در خود سیب زمینی واکنش نشان میدهد. بریدن سیب زمینی باعث آسیب دیواره سلولی و آزاد شدن این آنزیم میگردد. این واکنش اکسیداسیون را میتوان با غیر فعال کردن آنزیم تیروزیناز با حرارت، کاهش ph سطح سیب زمینی (آب لیمو ترش، سرکه و دیگر اسیدها) و یا کاهش اکسیژن هوا (با قرار دادن سیب زمینی در ظرف آب) به حداقل رساند. 


نحوه انتخاب و خرید سیب زمینی

1-سیب زمینی های سفت را انتخاب کنید. 

2-از خرید سیب زمینی های با پوست چروکیده، جوانه زده، نقاط نرم و شل، دارای لک های سبز و تیره خودداری کنید. 

3-سطح سیب زمینی نباید دارای شکاف وبریدگی باشد. 


نحوه نگهداری سیب زمینی

1-سیب زمینی ها را در مکانهای خنک، خشک و تاریک نگهداری کنید. 

2-بهترین دمای نگهداری سیب زمینی 7-10 درجه سانتی گراد است. دمای بیش از این باعث جوانه زدن و چروکیده شدن سیب زمینی میشود. 

3-سیب زمینی را در دمای اتاق میتوان تا 2 هفته نگهداری کرد. 

4-سیب زمینی را در کنار پیاز نگهداری نکنید. چراکه گاز متصاعد شده از پیاز فساد سیب زمینی را سرعت می بخشد. 

5-سیب زمینی را درون کیسه پلاستیکی نگهداری نکنید. سیب زمینی ها را در سبد و یا ظروفی که گردش هوا در اطراف آن بخوبی صورت میگیرد نگهداری کنید. 

6-از نگه داری سیب زمینی در درون یخچال خودداری ورزید. چراکه در دماهای پایین نشاسته موجود در سیب زمینی به قند تبدیل میگردد. این امر باعث شیرین شدن سیب زمینی و تیره و قهوه ای رنگ شدن زود هنگام سیب زمینی ها هنگام پخت و سرخ کردن میشود.


نشاسته سیب زمینی
برای تهیه نشاسته سیب زمینی از انواع دیر رس آن استفاده می‌کنند، این سیب زمینیها را پس از شستن و رنده کردن به صورت پولپ درمی‌آورند و پولپ را وارد ظروفی می‌کنند که در آنجا از مواد خارجی سنگین که با آن مخلوط است جدا می‌شود و در جریان آب قرار می‌دهند. نشاسته سیب زمینی بدین ترتیب بوسیله آب گرفته شده و ایجاد نشاسته سبز Fecule Vetre می‌کند که بین 40 تا 50 درصد رطوبت دارد. آنگاه این نشاسته را به وسایل مکانیکی تحت فشار می‌گذارند و در اتو و با هوای گرم خشک می‌کنند. در این مورد نشاسته ای بدست می‌آید که بین 16 تا 18 درصد رطوبت دارد. دانه‌های آمیدن سیب زمینی ، بیضی شکل و ناف آن دارای دوائر متحدالمرکز است. بعضی از انواع آمیدنها نیز کوچکتر ، گرد و گاه بهم چسبیده هستند. قطر این دانه‌ها 15 تا 110 میکرون است.


نشاسته سیب زمینی


کشت سیب زمینی

سولانوم توبروزوم گیاهی است پایا با برگهای متناوب ، مرکب و تکثیر آن از طریق کاشتن توبرکولها و یا قسمتهایی از توبرکول که دارای جوانه است صورت می‌گیرد. کشت این گیاه بیشتر در زمینهای شنی انجام می‌شود. توبرکولها را باید بدون آنکه روی یکدیگر انبار شوند در محل خشک و تاریک نگهداری کرد. خیساندن توبر کول در آب جوشان و بعد پاشیدن مقداری گرد آهک روی آنها و همچنین خیساندن آنها در آب نمک‌دار از جوانه زدن سیب زمینی جلوگیری می‌کند و یا آن را به تاخیر می‌اندازد. همچنین خیساندن توبر کولها در یک محلول دو درصد نفتالن- استات دو پتاسیم یا گذاشتن آنها در مجاورت بخارهای نفتالن- استات دو متیل موجب جلوگیری از جوانه زدن می‌شود.

سیب زمینی در مقابل سرما و یخ زدگی حساس است و یخ زدگی موجب می‌شود که ذخایر نشاسته‌های سیب زمینی قندی شده و به سیب زمینی یک مزه قندی و شیرین بدهد. آغاز جوانه زدن سیب زمینی توام با پیدا شدن رنگ سبز و افزایش مقدار سولانین در توبرکول است. شکل ظاهری سیب زمینی را ، توسعه زیاد و قابل توجه پارانشیم پوستی و مخصوصا ناحیه مغز که پر از آمیدن است بوجود آورده است. پوسته خاکستری رنگ خارجی سیب زمینی همان سوبر و حفره های موجود در روی سطح سیب زمینی یا چشمهای سیب زمینی محل جوانه ها است.

کشت سیب زمینی مورد تهدید آفتهای متعددی قرار می‌گیرد که از آنجمله می‌توان Phytophora Infestana ، Dorylore ، مواد پوسیدنی خشک یا مرطوب و ویروسهای فیلتران ، بیماریهای Mosaique و پیچ خوردگی را نام برد و بنابراین نکته مهم در کشت سیب زمینی پیدا کردن و کشت نژادهایی است که بتوانند در مقابل این آفتها مقاومت کنند. کشت مکرر توبرکول سیب زمینی موجب فساد گیاه می‌شود و باید گاهگاه از گیاهان تازه‌تر و نسلهای جدیدتری استفاده کرد. از طرف دیگر استفاده از سیب زمینیهای دست چین و انتخاب شده نیز کافی نیست برای رفع این اشکال دو راه حل پیشنهاد شده است.

راه حل اول کشت گیاه از دانه های هیبرید است. انواع سیب زمینیهایی که تاکنون شناخته شده‌اند از نظر Genotypique باهم اختلاف زیاد دارند و بر حسب شرایط متعدد ، دی ، تری ، تتراپلوئید و پلوئیدهای دیگر می‌باشند، در این میان فقط جنسهای Tetraploide بارور هستند. در سال 1925 تا 1935 هیئتهایی از کشورهای روسیه و آلمان در آمریکای جنوبی به مطالعه جنسها و گونه‌های مختلفی که در این سرزمین وجود داشت پرداختند و هیبریداسیونهای متعددی به منظور تهیه دانه‌هایی که برای کشت گیاه مورد استفاده واقع شود صورت گرفت. Magrou راه دیگری برای اجرای این منظور انتخاب کرد و طبق آزمایشهایی که قبلا انجام داده بود در بعضی از نواحی پیرنه گونه‌هایی را که توبرکول تولید نمی‌کردند کاشت و ملاحظه نمود که وقتی این گونه‌ها در کنار تاجریزی کاشته شده باشند ایجاد توبرکول می‌کنند.

همین حالت در گونه‌هایی که در نواحی کوهستانی و نقاطی که گیاهان آن مقدار زیادی Mycorhizes دارند مشاهده شده است. از طرف دیگر Magrou توانسته است از ریشه گونه‌های جوان گیاه در محیطی که بطور مصنوعی مقداری گلوکز یا گلیسیرین به آن اضافه شده (مخصوصا در تاریکی) توبرکولهای کوچکی بدست آورد. این توبرکولها ، توبرکولهای اولیه هستند که اگر آنها را به نقطه دیگری که زمین آن دارای مقدار زیادی میکوریز باشد انتقال و کشت دهیم توبرکولهای ثانویه ایجاد می‌کنند که درشت هستند.









 
مطالب مرتبط
روستای فرزیان